مقدمه در تاریخ ۱۸ آگوست ۱۹۱۳، یک رویداد معروف در کازینو مونت کارلو در موناکو رخ داد. در حین بازی رولت، توپ به مدت ۲۶ بار متوالی بر روی رنگ مشکی قرار گرفت. احتمال وقوع این اتفاق بسیار پایین بود، چیزی حدود ۱ در ۶۶.۶ میلیون. با این حال، شرط‌بندان متوجه اشتباه خود نشدند و به طور غیر منطقی مبلغ شرط‌های خود را افزایش دادند تا بر خلاف مشکی شرط‌بندی کنند، چرا که معتقد بودند پس از این دنباله مشکی، رنگ قرمز حتما باید بیاید. این پدیده به نام «توهم قمارباز» یا همان «توهم مونت کارلو» شناخته شد. توهم قمارباز نوعی اشتباه شناختی است که افراد در زمان تصمیم‌گیری در شرایط عدم قطعیت انجام می‌دهند. در این حالت، فرد تصور می‌کند که پس از وقوع یک اتفاق به طور مکرر، احتمال وقوع آن کمتر می‌شود، در حالی که در واقع این اتفاق‌ها به طور مستقل از هم و به طور تصادفی رخ می‌دهند. این پدیده هم در روانشناسی و هم در اقتصاد اهمیت دارد و مطالعات زیادی روی آن انجام شده است. از نظر نظری، این اشتباه شناختی می‌تواند به درک بهتر از نحوه تفکر افراد درباره احتمال و سوگیری‌های شناختی کمک کند. از نظر عملی، این تحقیقات می‌توانند در

مقدمه مقاله بررسی استفاده از «گیمیفیکیشن» (بازی‌وارسازی) در بازاریابی برندها است. گیمیفیکیشن به معنای استفاده از عناصری است که معمولاً در بازی‌ها دیده می‌شود، مانند امتیازها، نشان‌ها و رقابت‌ها، در محیط‌های غیر بازی برای جذب و نگه‌داشتن کاربران. این مفهوم برای اولین بار در سال 2002 توسط نیک پِلینگ مطرح شد و از آن زمان، به‌ویژه در حوزه بازاریابی، محبوبیت زیادی پیدا کرده است. در دنیای امروز، برندهای مختلفی از گیمیفیکیشن برای ارتقاء ارتباط با مشتریان و افزایش وفاداری آنها استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، نایک با اپلیکیشن Nike Running Club به کاربران این امکان را می‌دهد که داده‌های دویدن خود را ثبت کنند و با دیگران رقابت کنند و در ازای تکمیل وظایف، جوایزی دریافت کنند. برند شیائومی نیز با ساخت یک جامعه آنلاین برای کاربرانش، آنها را به انجام وظایف مختلف ترغیب کرده و به ازای این مشارکت‌ها امتیازاتی به آنها می‌دهد که می‌توانند برای دریافت جوایز یا قرعه‌کشی‌ها استفاده کنند. تحقیقات در زمینه بازاریابی برند گیمیفای شده روز به روز گسترده‌تر می‌شود. یک مطالعه نشان داده که احساس موفقیت، غرق شدن در تجربه و تعامل اجتماعی که از فعالیت‌های گیمیفای شده به دست می‌آید، تأثیر زیادی بر وفاداری مصرف‌کننده به برند دارد. به‌ویژه احساس موفقیت تأثیر بیشتری دارد.

مقدمه مدل‌های زبان بزرگ (LLM) که اخیراً به طور قابل توجهی پیشرفت کرده‌اند، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردها در زمینه هوش مصنوعی به شمار می‌روند. این مدل‌ها می‌توانند دستورالعمل‌های پیچیده‌ای که به زبان طبیعی انسان نوشته شده را درک کرده و پاسخ‌هایی شبیه به انسان ایجاد کنند. یکی از پیشرفته‌ترین این مدل‌ها، GPT-4 است که توانایی‌های چشمگیری در زمینه‌هایی مانند استدلال منطقی، درک مطلب و حساب دارد. قابلیت تنظیم و هدایت پاسخ‌های GPT-4، به کاربران این امکان را می‌دهد که پاسخ‌ها را با توجه به نیاز خود از نظر محتوا، سبک یا لحن تنظیم کنند. این قابلیت‌های نقش‌آفرینی GPT-4 می‌تواند به تحقیقات جدیدی در علوم اجتماعی کمک کند. مفهوم مدل‌سازی مبتنی بر عامل‌ها (Agent-Based Modeling یا ABM) که سال‌ها پیش مطرح شد، روشی است برای شبیه‌سازی رفتار افراد یا گروه‌ها به منظور درک بهتر سیستم‌ها و عوامل موثر بر آن‌ها. به دلیل محدودیت‌های محاسباتی در گذشته، استفاده از این مدل‌ها در شبیه‌سازی‌های پیچیده انسانی دشوار بود، چرا که شبیه‌سازی رفتار انسان با پیچیدگی‌های روان‌شناختی سخت بود. اما حالا مدل‌های زبانی پیشرفته مثل GPT-4 می‌توانند رفتارهای پیچیده‌تر و واقعی‌تری را شبیه‌سازی کنند و به تحقیقات اجتماعی کمک کنند. برای استفاده از این مدل‌ها در تحقیقات، لازم است که توانایی آن‌ها برای شبیه‌سازی

مقدمه هر روز با رویدادهای غیرمنتظره‌ای مواجه می‌شویم که می‌توانند بر تصمیمات ما تأثیر بگذارند. این مقاله به بررسی تاثیر اشتباهات پیش‌بینی حسی (خطاهای پیش‌بینی حسی) بر تصمیم‌گیری پرخطر در انسان‌ها می‌پردازد. این اشتباهات زمانی رخ می‌دهند که محرک‌های حسی غیرمنتظره به طور ناگهانی ظاهر می‌شوند. چنین محرک‌هایی می‌توانند توجه را جلب کرده و رفتارهای اکتشافی (یعنی تمایل به کاوش و یادگیری از محیط) را تحریک کنند. هدف این مطالعه این است که بررسی کند آیا این اشتباهات پیش‌بینی حسی بر نحوه تصمیم‌گیری در شرایط ریسک تاثیر می‌گذارند یا خیر. در این تحقیق، شرکت‌کنندگان بین یک گزینه پرخطر (که احتمال برنده شدن یا باختن در آن برابر بود) و یک گزینه بی‌خطر انتخاب می‌کردند. قبل از هر انتخاب، به شرکت‌کنندگان یک دنباله صوتی شنیداری داده می‌شد. 75 درصد از این صداها با یک دنباله رایج و 25 درصد با یک دنباله نادر و غافلگیرکننده همراه بود. نتایج نشان داد که صداهای نادر باعث افزایش تمایل به ریسک و کاهش تکرار انتخاب‌های قبلی می‌شود، در حالی که صداهای رایج چنین تاثیری نداشتند. این یافته‌ها نشان می‌دهند که اشتباهات پیش‌بینی حسی (مثل صداهای غافلگیرکننده) می‌توانند رفتار انسان‌ها را در چندین جهت تحت تاثیر قرار دهند. برای مثال، باعث افزایش تمایل به ریسک

مقدمه طرد اجتماعی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد توسط دیگران نادیده گرفته یا کنار گذاشته می‌شوند و می‌تواند اثرات بسیار مضری بر سلامت روانی آنها داشته باشد. این مطالعه به بررسی ۷۷۱ دانشجوی چینی پرداخته تا بفهمد چگونه نادیده گرفته شدن یا رد شدن بر نیازهای روان‌شناختی اساسی آنها که برای شادی و سلامت روانی‌شان ضروری است، تأثیر می‌گذارد. این نیازها شامل خودمختاری (احساس کنترل بر اعمال خود)، شایستگی (احساس توانمندی در انجام کاری) و ارتباط (احساس ارتباط با دیگران) هستند. محققان می‌خواستند ببینند آیا ارضای این نیازها می‌تواند احتمال طرد اجتماعی را کاهش دهد. روش اجرا ین مقاله یک مطالعه تحقیقی است که بر روی ۸۰۰ دانشجوی دانشگاهی در چین انجام شده است. هدف این مطالعه بررسی تأثیرات انزوای اجتماعی (احساس طرد شدن یا نادیده گرفته شدن) بر نیازهای روان‌شناختی اساسی (مانند نیاز به استقلال، شایستگی و ارتباطات) در طول زمان است. چگونگی انجام مطالعه: این مطالعه به مدت شش ماه ادامه داشت و شامل سه دوره آزمایش در فواصل سه ماهه بود. از دانشجویان خواسته شد تا در این تحقیق شرکت کنند و برای مشارکت در آن امتیاز دریافت کنند. ابزارهای اندازه‌گیری: برای ارزیابی انزوای اجتماعی، از مقیاس «تجربه طرد اجتماعی نوجوانان» استفاده شد که شامل سوالاتی است

مقدمه توزیع ثروت در دنیا به شدت نابرابر است. در سطح جهانی، ۱۰ درصد از جمعیت دنیا ۷۶ درصد از کل ثروت جهانی را در اختیار دارند، در حالی که ۵۰ درصد از جمعیت فقط ۲ درصد از ثروت را دارند. این اختلاف بزرگ میان ثروتمندان و فقرا باعث شده که سوالات زیادی در مورد چگونگی توزیع منصفانه منابع در جوامع مطرح شود. این مسائل، بحث‌های داغی را در مورد مفاهیم عدالت و برابری ایجاد کرده‌اند، و نظرات مختلفی در مورد اینکه توزیع منابع باید چگونه باشد وجود دارد. آیا کسانی که دارایی کمتری دارند، باید سهم بیشتری از منابع دریافت کنند؟ آیا عادلانه است که افراد ثروتمندتر بخشی از منابع خود را به دیگران بدهند؟ این مقاله به بررسی ترجیحات توزیع منابع در شرایط نابرابری ثروت موجود می‌پردازد. یک سناریو ساده برای درک این موضوع می‌تواند تقسیم هزینه یک وعده غذایی مشترک در رستوران باشد. فرض کنید هر دو نفر مبلغ مساوی باید بپردازند، اما اگر یکی از افراد ثروت بیشتری داشته باشد، ممکن است پیشنهاد کنند که فرد ثروتمندتر مسئولیت بیشتری در پرداخت هزینه را بر عهده بگیرد. این مثال نشان می‌دهد که وقتی افراد با تفاوت‌های ثروتی مختلف وارد تعامل می‌شوند، چگونه ایده‌های مختلف عدالت و توزیع

مقدمه این مطالعه بر پیشگیری از خودکشی تمرکز دارد که یکی از نگرانی‌های اصلی بهداشت عمومی است. محققان قصد داشتند بفهمند که چگونه عوامل مختلف اجتماعی (که به عنوان عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت شناخته می‌شوند) بر خطر خودکشی تأثیر می‌گذارند. با شناسایی این عوامل کلیدی، آن‌ها امیدوارند که شیوه‌های بالینی را بهبود بخشند، تحقیقات آینده را هدایت کنند و سیاست‌هایی را برای پیشگیری مؤثر از خودکشی شکل دهند. روش اجرا برای یافتن مطالعات مرتبط، محققان چندین پایگاه داده را برای مقالاتی که قبل از جولای 2023 منتشر شده بودند جستجو کردند. آن‌ها به دنبال متاآنالیزها بودند، که مطالعاتی هستند که نتایج از چندین مطالعه را ترکیب می‌کنند، تا ببینند چگونه عوامل اجتماعی با خودکشی مرتبط هستند. سه بازبین به طور مستقل داده‌ها را جمع‌آوری و کیفیت آن‌ها را با استفاده از یک چک‌لیست خاص ارزیابی کردند. نتایج اصلی که بر آن‌ها تمرکز کردند شامل نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی، تلاش‌ها و افکار خودکشی (ایدئولوژی خودکشی) بود. یکی از محدودیت‌های این مطالعه این است که به تحقیقات موجود متکی است که ممکن است محدودیت‌های خود را داشته باشند، مانند کیفیت یا روش‌های متفاوت. همچنین، مطالعه تنها یافته‌های موجود تا اگوست 2023 را شامل می‌شود، به این معنی که

مقدمه این مطالعه به بررسی نحوه انتخاب همسر بر اساس سلامت و آموزش، با تمرکز بر والدین جدید در نروژ می‌پردازد. محققان قصد داشتند بدانند آیا همسران از نظر سلامت روانی بیشتر شبیه به هم هستند تا سلامت جسمی (سلامت سوماتیک) و چگونه آموزش در این شباهت نقش دارد. آنها همچنین بررسی کردند که آیا افراد همسران را بر اساس ترکیبی از ویژگی‌ها مانند آموزش و سلامت انتخاب می‌کنند، نه فقط یک ویژگی به تنهایی. درک این الگوها به توضیح چگونگی خوشه‌بندی ویژگی‌های سلامت و آموزش در خانواده‌ها و تأثیر آن بر نسل‌های آینده کمک می‌کند. روش اجرا این مطالعه از داده‌های نزدیک به ۱۸۸,۰۰۰ والدین نخستین‌بار در نروژ استفاده کرد و سوابق آموزشی و سلامت آنها را از ۵ تا ۱۰ سال قبل از تولد اولین فرزندشان تحلیل کرد. این داده‌های گسترده و سراسری به اجتناب از سوگیری‌هایی که هنگام داوطلبی افراد خاص در مطالعات رخ می‌دهد، کمک می‌کند. محققان به نمرات همسران در سن ۱۶ سالگی، دستاوردهای آموزشی و سوابق پزشکی برای شرایط مختلف سلامت روانی و جسمی نگریستند. آنها همچنین به بررسی خواهران و برادران و خانواده‌های همسر پرداختند تا ببینند آیا شباهت‌های همسران به دلیل انتخاب مستقیم یا ویژگی‌های مرتبط است. یکی از محدودیت‌ها این است

مقدمه این مطالعه به بررسی ارتباط بین تنهایی، نشخوار فکری و افسردگی می‌پردازد. تنهایی حالتی است که در آن فرد به دلیل نداشتن ارتباطات اجتماعی کافی احساس نارضایتی می‌کند. افسردگی یک مشکل رایج سلامت روان است که باعث احساس شدید غم و از دست دادن علاقه به چیزها می‌شود. نشخوار فکری وقتی است که فرد به طور مکرر به افکار منفی مشابهی فکر می‌کند. محققان می‌خواستند ببینند چگونه این سه عامل به یکدیگر مرتبط هستند، به ویژه که مطالعات گذشته اغلب به صورت کلی به آنها نگاه کرده‌اند نه به جزئیات. آنها هدف داشتند تا بفهمند چگونه احساسات خاصی از تنهایی و افکار منفی خاصی به افسردگی منجر می‌شوند. این موضوع مهم است زیرا درک این ارتباطات می‌تواند به ایجاد درمان‌های بهتر برای افسردگی کمک کند. روش اجرا محققان از روشی به نام تحلیل شبکه (network analysis) برای مطالعه گروه بزرگی از ۹۰۰ بزرگسال استفاده کردند. آنها بررسی کردند که چگونه احساسات خاصی از تنهایی و افکار نشخواری خاص (مانند “فکر کردن به اینکه چقدر تنها هستید”) به علائم افسردگی مرتبط می‌شوند. این رویکرد اجازه می‌دهد تا به جزئیات نحوه تعامل این عناصر با یکدیگر پرداخته شود. با این حال، مطالعه دارای محدودیت‌هایی است. این یک مطالعه مقطعی بود، به

مقدمه این مطالعه بررسی می‌کند که آیا صداقت یک ویژگی ثابت شخصیتی است یا بسته به موقعیت‌های مختلف تغییر می‌کند. محققان خواستند بدانند که آیا افراد به طور مداوم صادق هستند یا در صورت ارائه پاداش‌ها ممکن است به عمل نادرست ترغیب شوند. آنها مفهوم ‘آستانه صداقت’ را معرفی کردند که نقطه‌ای است که در آن فرد ممکن است از صداقت به نادرستی تغییر کند وقتی با پاداش‌های وسوسه‌انگیز مواجه می‌شود. هدف این مطالعه این بود که بفهمد چگونه مقادیر مختلف وسوسه (مانند پول) می‌تواند بر تصمیم فرد برای صادق بودن یا نبودن تأثیر بگذارد. روش اجرا در این مطالعه 33 شرکت‌کننده در یک بازی شرکت کردند که در آن باید نتیجه پرتاب سکه را حدس می‌زدند. بسته به حدس آنها، می‌توانستند مقادیر مختلفی از پول، از مقدار بسیار کم (0.01 یوان) تا مبلغ بزرگتر (3 یوان) برنده شوند. محققان از تکنیکی به نام EEG (الکتروانسفالوگرافی) برای اندازه‌گیری فعالیت مغزی استفاده کردند، به ویژه بررسی سیگنالی به نام P300 که تصور می‌شود در تصمیم‌گیری و مقاومت در برابر وسوسه دخیل است. یکی از محدودیت‌های مطالعه، تعداد کم شرکت‌کنندگان است که ممکن است نماینده جامعه گسترده‌تر نباشد. همچنین، مطالعه فقط بر وسوسه پولی متمرکز بود که ممکن است دیگر اشکال وسوسه‌ای