جستجو
Close this search box.
جستجو

بازسازی اعتماد: راهکارها و چالش‌های پیش‌رو

تصویری از یک گروه از افراد در حال گفتگو در فضایی آرام و حمایت‌گر، نمادی از بازسازی اعتماد.

فهرست مطالب

اعتماد یکی از بنیادی‌ترین عناصر در روابط انسانی است که به‌سادگی از بین می‌رود و بازسازی آن می‌تواند فرآیندی طولانی و پیچیده باشد. در این مقاله، به تعریف و اهمیت بازسازی اعتماد می‌پردازیم و تأثیرات مخرب اعتیاد رفتاری بر این عنصر حیاتی را بررسی می‌کنیم. همچنین، مراحل اولیه و استراتژی‌های عملی برای تقویت اعتماد را مورد بحث قرار می‌دهیم و به نقش حمایت اجتماعی و حرفه‌ای در این مسیر اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید تا به چالش‌ها و موانع احتمالی در این مسیر بپردازیم و تأثیر بازسازی اعتماد بر روابط بلندمدت را کشف کنیم.

تعریف و اهمیت بازسازی اعتماد

تصویر نشان دهنده بازسازی اعتماد با افراد دست در دست و نمادهای اعتماد در پس‌زمینه

بازسازی اعتماد چیست؟

بازسازی اعتماد به فرآیند احیای اعتماد از دست رفته در روابط بین فردی اشاره دارد. این مفهوم به ویژه در زمینه‌هایی که اعتماد به دلیل رفتارهای مخرب مانند اعتیاد رفتاری خدشه‌دار شده است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. بازسازی اعتماد شامل اقداماتی است که فرد یا افراد درگیر برای جبران آسیب‌های روانشناختی ناشی از رفتارهای گذشته انجام می‌دهند.

این فرآیند می‌تواند شامل عذرخواهی صادقانه، نشان دادن تغییرات مثبت در رفتار، و ایجاد یک تاریخچه جدید از رفتارهای قابل اعتماد باشد. برای مثال، فردی که به اعتیاد رفتاری دچار بوده است، ممکن است با نشان دادن تعهد به ترک رفتارهای مخرب و تلاش برای برقراری ارتباطات صادقانه، به بازسازی اعتماد در روابط خود بپردازد.

چرا بازسازی اعتماد اهمیت دارد؟

اهمیت بازسازی اعتماد در زندگی شخصی و حرفه‌ای به دلایل متعددی برجسته است. اولاً، اعتماد یکی از پایه‌های اصلی هر رابطه سالم است. بدون اعتماد، روابط دچار تنش، سوءتفاهم و در نهایت فروپاشی می‌شوند. بازسازی اعتماد به افراد کمک می‌کند تا دوباره به یکدیگر نزدیک شوند و پیوندهای عاطفی خود را تقویت کنند.

ثانیاً، بازسازی اعتماد برای سلامت روانی فردی و جمعی اهمیت دارد. هنگامی که اعتماد بازسازی می‌شود، افراد احساس امنیت و آرامش بیشتری می‌کنند که این خود به کاهش اضطراب و استرس کمک می‌کند. برای مثال، فردی که پس از غلبه بر اعتیاد رفتاری موفق به بازسازی اعتماد در خانواده خود شده است، ممکن است شاهد بهبود روابط خانوادگی و افزایش حمایت عاطفی باشد.

در نهایت، بازسازی اعتماد می‌تواند به بهبود عملکرد در محیط‌های کاری نیز منجر شود. در محیط‌های کاری، اعتماد به همکاران و مدیران باعث افزایش همکاری و کارایی می‌شود. وقتی اعتماد در محیط کار بازسازی می‌شود، افراد تمایل بیشتری به اشتراک‌گذاری ایده‌ها و همکاری در پروژه‌ها دارند که این خود به موفقیت سازمانی کمک می‌کند.

در مجموع، بازسازی اعتماد فرآیندی حیاتی برای بهبود روابط و ارتقای کیفیت زندگی است که نیازمند زمان، تلاش و تعهد از سوی تمام افراد درگیر می‌باشد.

تأثیر اعتیاد رفتاری بر اعتماد

تصویری از فردی که پازل با تکه‌های گم‌شده را تکمیل می‌کند، نمادی از بازسازی اعتماد

چگونه اعتیاد رفتاری به اعتماد آسیب می‌زند؟

اعتیاد رفتاری می‌تواند به شدت به اعتماد در روابط بین فردی آسیب برساند. این نوع اعتیاد شامل رفتارهایی است که به صورت مکرر و غیرقابل کنترل انجام می‌شوند، مانند قمار، استفاده مفرط از اینترنت، یا خرید افراطی. این رفتارها می‌توانند به دلیل نیاز به پنهان‌کاری، دروغ‌گویی و نقض وعده‌ها، به اعتماد در روابط آسیب بزنند.

برای مثال، فردی که به اعتیاد به اینترنت دچار است، ممکن است زمان زیادی را به صورت مخفیانه آنلاین بگذراند و این امر باعث می‌شود که شریک زندگی یا خانواده‌اش احساس کنند که به آنها توجه نمی‌شود یا اطلاعاتی از آنها پنهان می‌شود. این رفتارها می‌توانند به ایجاد شک و تردید در روابط منجر شوند و فرایند بازسازی اعتماد را دشوارتر کنند.

علاوه بر این، اعتیاد رفتاری می‌تواند به تغییرات شخصیتی منجر شود که درک و پیش‌بینی رفتارهای فرد معتاد را برای دیگران دشوار می‌کند. این تغییرات می‌توانند باعث شوند که افراد دیگر احساس کنند که نمی‌توانند به فرد معتاد اعتماد کنند یا روی او حساب کنند، که این خود به تخریب بیشتر اعتماد منجر می‌شود.

مثال‌هایی از تأثیرات مخرب

برای درک بهتر تأثیرات مخرب اعتیاد رفتاری بر اعتماد، به چند مثال عملی می‌پردازیم:

  1. قمار: فردی که به قمار اعتیاد دارد ممکن است به دروغ بگوید که در حال کار کردن یا انجام فعالیت‌های دیگری است، در حالی که در واقع در حال قمار است. این دروغ‌ها به سرعت اعتماد شریک زندگی یا خانواده را از بین می‌برد و نیاز به بازسازی اعتماد را افزایش می‌دهد.
  2. استفاده مفرط از اینترنت: فردی که زمان زیادی را به صورت آنلاین سپری می‌کند، ممکن است از وظایف خانوادگی یا شغلی خود غافل شود. این امر می‌تواند باعث شود که همکاران یا اعضای خانواده احساس کنند که نمی‌توانند به تعهدات او اعتماد کنند.
  3. خرید افراطی: فردی که به خرید افراطی معتاد است ممکن است با پنهان کردن هزینه‌ها و بدهی‌ها، به اعتماد شریک زندگی‌اش آسیب بزند. این رفتارها می‌توانند به مشکلات مالی و در نتیجه به تنش‌های بیشتر در رابطه منجر شوند.

در این شرایط، بازسازی اعتماد نیازمند تلاش‌های مداوم و صادقانه از سوی فرد معتاد و حمایت مداوم از سوی افراد نزدیک به اوست. فرآیند بازسازی اعتماد می‌تواند شامل جلسات مشاوره، تعیین مرزهای جدید و ایجاد الگوهای رفتاری مثبت باشد تا بتواند اعتماد از دست رفته را بازیابی کند.

مراحل اولیه بازسازی اعتماد

مراحل اولیه بازسازی اعتماد شامل پذیرش مسئولیت، ارتباط شفاف و صادقانه، و تعهد به تغییرات مثبت

پذیرش مسئولیت

اولین مرحله در فرآیند بازسازی اعتماد، پذیرش مسئولیت توسط فردی است که به دلیل رفتارهای مخرب، به اعتماد آسیب زده است. پذیرش مسئولیت به معنای اذعان به اشتباهات و درک تأثیرات منفی آنها بر روابط است. این مرحله نیازمند صداقت و شجاعت فرد برای روبرو شدن با حقایق ناخوشایند است.

به عنوان مثال، فردی که به اعتیاد رفتاری دچار بوده است، باید با صداقت به این مسئله اعتراف کند که رفتارهایش به اعتماد دیگران لطمه زده است. این پذیرش می‌تواند شامل عذرخواهی صادقانه و بیان ندامت باشد. این مرحله پایه‌ای برای مراحل بعدی بازسازی اعتماد است و بدون آن، پیشرفت در فرآیند بازیابی اعتماد دشوار خواهد بود.

ارتباط شفاف و صادقانه

پس از پذیرش مسئولیت، برقراری ارتباط شفاف و صادقانه با افرادی که اعتمادشان خدشه‌دار شده، ضروری است. ارتباط شفاف به معنای به اشتراک گذاشتن اطلاعات به صورت صادقانه و باز است، به طوری که هیچ گونه پنهان‌کاری یا تحریف واقعیت وجود نداشته باشد.

برای مثال، فردی که به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد شریک زندگی‌اش آسیب زده است، باید تلاش کند تا در مورد احساسات، نگرانی‌ها و برنامه‌های خود برای تغییر با شریک زندگی‌اش به صورت صریح صحبت کند. این نوع ارتباط کمک می‌کند تا سوءتفاهم‌ها کاهش یابد و زمینه برای بازسازی اعتماد فراهم شود.

تعهد به تغییرات مثبت

تعهد به تغییرات مثبت یکی دیگر از مراحل کلیدی در بازسازی اعتماد است. این تعهد شامل تصمیم‌گیری آگاهانه برای ایجاد تغییرات پایدار در رفتارها و عادات مخرب است. این مرحله نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اهداف مشخص برای تغییر است.

برای مثال، فردی که به اعتیاد رفتاری مبتلا بوده است، می‌تواند با تعیین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت برای کاهش یا حذف رفتارهای اعتیادی، به تعهد خود به تغییرات مثبت پایبند باشد. این تعهد می‌تواند با شرکت در جلسات درمانی، استفاده از تکنیک‌های مدیریت استرس، و دریافت حمایت از گروه‌های پشتیبانی تقویت شود.

در نهایت، این مراحل اولیه بازسازی اعتماد نیازمند زمان، صبر و تلاش مستمر هستند. با پیروی از این مراحل، فرد می‌تواند به تدریج اعتماد از دست رفته را بازسازی کند و روابط خود را بهبود بخشد. این فرآیند نه تنها به نفع فرد معتاد است، بلکه به نفع تمامی افرادی است که در این روابط درگیر هستند.

استراتژی‌های عملی برای تقویت اعتماد

تصویری از افراد در محیط کاری در حال توافق و ایجاد ارتباطات سالم

ایجاد مرزهای سالم

ایجاد مرزهای سالم یکی از استراتژی‌های کلیدی در بازسازی اعتماد است. مرزها به عنوان خطوط راهنما در روابط عمل می‌کنند و به افراد کمک می‌کنند تا انتظارات و نیازهای خود را به وضوح مشخص کنند. این مرزها می‌توانند شامل زمان‌بندی، حریم شخصی، و حدود رفتارهای قابل قبول باشند.

برای مثال، فردی که به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد شریک زندگی‌اش آسیب زده است، می‌تواند با تعیین زمان‌های مشخص برای فعالیت‌های مشترک و فردی، مرزهای سالمی ایجاد کند. این اقدام به هر دو طرف اجازه می‌دهد تا به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارند و از ایجاد سوءتفاهم‌های جدید جلوگیری کنند.

ایجاد مرزهای سالم نیازمند گفتگو و توافق مشترک است و می‌تواند به تقویت احساس امنیت و اعتماد کمک کند.

پایبندی به قول‌ها

پایبندی به قول‌ها یکی از عناصر اساسی در بازسازی اعتماد است. وقتی فردی به قول‌های خود عمل می‌کند، نشان می‌دهد که قابل اعتماد و مسئولیت‌پذیر است. این امر به ویژه در روابطی که اعتماد دچار آسیب شده است، اهمیت دارد.

برای مثال، اگر فردی قول داده است که به جلسات درمانی برود یا رفتارهای خاصی را تغییر دهد، پایبندی به این قول‌ها نشان‌دهنده تعهد او به بازسازی اعتماد است. این اقدامات کوچک اما مداوم می‌توانند به تدریج اعتماد از دست رفته را بازیابی کنند و به دیگران نشان دهند که فرد در حال انجام تغییرات واقعی است.

توسعه مهارت‌های ارتباطی

توسعه مهارت‌های ارتباطی یکی دیگر از استراتژی‌های مؤثر در بازسازی اعتماد است. مهارت‌های ارتباطی قوی به افراد کمک می‌کنند تا احساسات و نیازهای خود را به صورت واضح و مؤثر بیان کنند و به دیگران گوش دهند. این مهارت‌ها شامل گوش دادن فعال، ابراز همدلی، و توانایی حل تعارضات به صورت سازنده هستند.

برای مثال، فردی که به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد دیگران آسیب زده است، می‌تواند با شرکت در کارگاه‌های آموزشی یا جلسات مشاوره، مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کند. این مهارت‌ها به او کمک می‌کنند تا بهتر با دیگران ارتباط برقرار کند و به نیازهای آنها پاسخ دهد، که این خود به بازسازی اعتماد کمک می‌کند.

در مجموع، این استراتژی‌های عملی برای بازسازی اعتماد نیازمند تلاش و تمرین مداوم هستند. با اجرای این استراتژی‌ها، افراد می‌توانند روابط خود را بهبود بخشند و اعتماد از دست رفته را به تدریج بازسازی کنند. این فرآیند نیازمند تعهد و همکاری از سوی همه افراد درگیر در رابطه است و می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و روابط بین فردی منجر شود.

نقش حمایت اجتماعی و حرفه‌ای

نقش حمایت اجتماعی و حرفه‌ای

اهمیت حمایت خانواده و دوستان

حمایت خانواده و دوستان در فرآیند بازسازی اعتماد نقش حیاتی ایفا می‌کند. این حمایت می‌تواند به فرد کمک کند تا احساس کند تنها نیست و دیگران در مسیر بهبود و بازسازی او را همراهی می‌کنند. خانواده و دوستان با ارائه محبت، درک و تشویق، می‌توانند به فرد کمک کنند تا با چالش‌های روانشناختی ناشی از اعتیاد رفتاری مقابله کند و به تقویت اعتماد در روابط بپردازد.

برای مثال، فردی که به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد خانواده‌اش آسیب زده است، می‌تواند با دریافت حمایت از سوی آنها احساس کند که در مسیر درست حرکت می‌کند. این حمایت می‌تواند شامل گفتگوهای صادقانه، شرکت در فعالیت‌های مشترک، و ایجاد فضایی امن برای ابراز احساسات باشد. چنین اقداماتی به فرد کمک می‌کنند تا احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و در نتیجه، بازسازی اعتماد سریع‌تر و مؤثرتر انجام شود.

نقش مشاوره و درمان حرفه‌ای

مشاوره و درمان حرفه‌ای نیز یکی از عوامل کلیدی در بازسازی اعتماد است. متخصصان سلامت روان می‌توانند با ارائه راهکارهای علمی و مبتنی بر شواهد، به فرد کمک کنند تا با چالش‌های روانشناختی و عاطفی خود روبرو شود و مهارت‌های لازم برای بازسازی اعتماد را توسعه دهد.

برای مثال، مشاوران می‌توانند به فرد کمک کنند تا الگوهای رفتاری مخرب را شناسایی کرده و آنها را با رفتارهای سالم جایگزین کند. آنها همچنین می‌توانند با ارائه تکنیک‌های مدیریت استرس و آموزش مهارت‌های ارتباطی، به فرد کمک کنند تا به طور مؤثرتری با دیگران تعامل کند و اعتماد از دست رفته را بازسازی نماید.

علاوه بر این، درمان گروهی می‌تواند فرصتی برای فرد فراهم کند تا از تجربیات دیگران در مسیر بازسازی اعتماد بهره‌مند شود و احساس کند که در این مسیر تنها نیست. این نوع درمان می‌تواند به ایجاد حس تعلق و پشتیبانی اجتماعی کمک کند که در فرآیند بهبود بسیار مؤثر است.

در نهایت، حمایت اجتماعی و حرفه‌ای دو ستون اساسی در بازسازی اعتماد هستند که با همکاری و تعامل میان فرد و جامعه، می‌توانند به بهبود روابط و افزایش کیفیت زندگی کمک کنند. این حمایت‌ها نه تنها به فرد کمک می‌کنند تا بر چالش‌های روانشناختی غلبه کند، بلکه به دیگران نیز نشان می‌دهند که تغییرات مثبت و بازسازی اعتماد ممکن است.

چالش‌ها و موانع در مسیر بازسازی اعتماد

تصویری از پلی که بر فراز رودخانه‌ای شکسته ساخته شده و نشان دهنده بازسازی اعتماد است

موانع روانی و عاطفی

بازسازی اعتماد فرآیندی پیچیده و چالش‌برانگیز است که با موانع روانی و عاطفی متعددی همراه است. یکی از مهم‌ترین این موانع، احساس شرم و گناه است که فرد ممکن است به دلیل رفتارهای گذشته خود تجربه کند. این احساسات می‌توانند باعث شوند که فرد از مواجهه با دیگران و تلاش برای بازسازی اعتماد خودداری کند.

به عنوان مثال، فردی که به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد دیگران آسیب زده است، ممکن است احساس کند که دیگران هرگز او را نخواهند بخشید یا به او اعتماد نخواهند کرد. این نوع تفکرات می‌توانند به کاهش اعتماد به نفس و انگیزه فرد برای تغییر منجر شوند.

علاوه بر این، اضطراب و استرس ناشی از مواجهه با چالش‌های جدید در روابط نیز می‌تواند به عنوان مانعی روانی عمل کند. فرد ممکن است نگران باشد که آیا قادر خواهد بود به تعهدات جدید خود پایبند باشد یا خیر، و این نگرانی‌ها می‌توانند فرآیند بازسازی اعتماد را مختل کنند.

چگونگی مقابله با شک و تردید

شک و تردید از سوی دیگران نیز یکی از چالش‌های عمده در مسیر بازسازی اعتماد است. افرادی که به دلیل رفتارهای مخرب اعتمادشان به فرد آسیب دیده است، ممکن است به سختی بتوانند به او دوباره اعتماد کنند. این شک و تردید می‌تواند به صورت سوالات مکرر، نظارت دقیق‌تر، یا عدم تمایل به تعامل نزدیک‌تر با فرد ظاهر شود.

برای مقابله با این چالش، فرد باید به طور مداوم و صادقانه به تعهدات خود عمل کند و نشان دهد که تغییرات مثبتی در رفتارهایش ایجاد شده است. این امر می‌تواند شامل ارائه شواهد ملموس از تغییرات، مانند شرکت در جلسات درمانی یا انجام فعالیت‌های مثبت باشد.

علاوه بر این، گفتگوهای باز و صادقانه با افرادی که شک و تردید دارند، می‌تواند به کاهش این احساسات کمک کند. فرد می‌تواند با ابراز همدلی و درک نگرانی‌های دیگران، به آنها اطمینان دهد که متعهد به بازسازی اعتماد است و برای بهبود روابط تلاش می‌کند.

در نهایت، بازسازی اعتماد نیازمند صبر و تلاش مستمر است. با پذیرش چالش‌ها و موانع روانی و عاطفی و استفاده از استراتژی‌های مؤثر برای مقابله با شک و تردید، فرد می‌تواند به تدریج اعتماد از دست رفته را بازسازی کند و روابط خود را بهبود بخشد. این فرآیند نیازمند تعهد و همکاری از سوی همه افراد درگیر است و می‌تواند به تقویت ارتباطات و افزایش کیفیت زندگی منجر شود.

تأثیر بازسازی اعتماد بر روابط بلندمدت

تصویر افراد در حال گفتگو برای بازسازی اعتماد در روابط خانوادگی و کاری

بازسازی اعتماد در روابط خانوادگی

بازسازی اعتماد در روابط خانوادگی می‌تواند تأثیرات عمیق و پایداری بر ساختار و پویایی خانواده داشته باشد. اعتماد یکی از ارکان اساسی در روابط خانوادگی است که وقتی آسیب ببیند، می‌تواند به سوءتفاهم‌ها، تنش‌ها و حتی جدایی‌های عاطفی منجر شود. اما زمانی که بازسازی اعتماد به طور مؤثر انجام شود، می‌تواند به تحکیم پیوندهای خانوادگی و ایجاد محیطی امن و حمایت‌کننده کمک کند.

برای مثال، در خانواده‌ای که یکی از اعضا به دلیل اعتیاد رفتاری به اعتماد دیگران آسیب زده است، بازسازی اعتماد می‌تواند شامل فرآیندهایی مانند گفتگوهای صادقانه، ایجاد مرزهای سالم و تعهد به تغییرات مثبت باشد. این اقدامات می‌توانند به اعضای خانواده کمک کنند تا دوباره به یکدیگر نزدیک شوند و روابطی قوی‌تر و پایدارتر بسازند.

بهبود اعتماد در خانواده نه تنها به بهبود ارتباطات کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به افزایش حمایت عاطفی و تقویت احساس تعلق در بین اعضا منجر شود.

تقویت اعتماد در محیط کار

در محیط کار، بازسازی اعتماد می‌تواند به افزایش کارایی و همکاری بین کارکنان و مدیران منجر شود. اعتماد در محیط کار به عنوان پایه‌ای برای تعاملات مثبت و سازنده عمل می‌کند و وقتی آسیب ببیند، می‌تواند به کاهش انگیزه، افزایش تعارضات و کاهش بهره‌وری منجر شود.

بازسازی اعتماد در محیط کار می‌تواند شامل اقداماتی مانند پایبندی به تعهدات، ایجاد شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و توسعه مهارت‌های ارتباطی باشد. به عنوان مثال، اگر مدیری به دلیل تصمیمات نادرست اعتماد کارکنانش را از دست داده است، می‌تواند با ارائه توضیحات شفاف و مشارکت کارکنان در فرآیندهای تصمیم‌گیری، به بازسازی اعتماد بپردازد.

این اقدامات می‌توانند به ایجاد محیطی مثبت و حمایتی کمک کنند که در آن کارکنان احساس کنند که ارزشمند و مورد احترام هستند. این احساسات می‌توانند به افزایش رضایت شغلی، کاهش نرخ ترک شغل و افزایش تعهد سازمانی منجر شوند.

در نهایت، بازسازی اعتماد در روابط بلندمدت، چه در خانواده و چه در محیط کار، نیازمند تلاش و تعهد مداوم است. این فرآیند می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و ارتقای سطح ارتباطات بین فردی منجر شود و زمینه‌ساز روابطی پایدار و موفق باشد.

نتیجه‌گیری

بازسازی اعتماد فرایندی است که نیازمند زمان، تعهد و تلاش مداوم است. با پذیرش مسئولیت، ارتباط صادقانه و ایجاد مرزهای سالم، می‌توانیم به تدریج اعتماد از دست‌رفته را بازگردانیم. حمایت اجتماعی و حرفه‌ای نیز در این مسیر نقش مهمی ایفا می‌کند. به خاطر داشته باشید که هر چالشی که در این مسیر با آن مواجه می‌شوید، فرصتی برای رشد و تقویت روابط شما است. با ایجاد تغییرات مثبت و پایبندی به قول‌ها، می‌توانید بنیانی قوی برای روابط خود بسازید که در طولانی‌مدت پایدار و معنادار باقی بماند.

منابع

  1. Christopher P. Reinders Folmer, T. Wildschut, T. Haesevoets, Jonas De keersmaecker, J. van Assche, P. V. van Lange (2020). Repairing Trust Between Individuals and Groups: The Effectiveness of Apologies in Interpersonal and Intergroup Contexts. Social & Personality Psychology eJournal.
  2. Zhanna Bagdasarov, S. Connelly, James F. Johnson (2019). Denial and Empathy: Partners in Employee Trust Repair?. Frontiers in Psychology.
  3. Fengling Ma, Breanne E. Wylie, Xianming Luo, Zhenfen He, Rong Jiang, Yuling Zhang, Fen Xu, Angela D. Evans (2019). Apologies Repair Trust via Perceived Trustworthiness and Negative Emotions. Frontiers in Psychology.
  4. T. Kähkönen, K. Blomqvist, N. Gillespie, M. Vanhala (2021). Employee trust repair: A systematic review of 20 years of empirical research and future research directions. Journal of Business Research.
  5. Esther S. Kox, J. Kerstholt, T. Hueting, P. W. D. Vries (2021). Trust repair in human-agent teams: the effectiveness of explanations and expressing regret. Autonomous Agents and Multi-Agent Systems.
  6. Ying Yu, Yan Yang, Fengjie Jing (2017). The role of the third party in trust repair process. Journal of Business Research.
  7. Shayna Frawley, J. Harrison (2016). A social role perspective on trust repair. Journal of Management Development.
  8. Lutz Kaufmann, Jens Esslinger, C. Carter (2018). Toward Relationship Resilience: Managing Buyer-Induced Breaches of Psychological Contracts During Joint Buyer–Supplier Projects. Global Commodity Issues eJournal.
  9. G. Owen, G. Currie (2021). Beyond the Crisis: Trust repair in an interorganizational network. Organization Studies.
  10. Giuliana Spadaro, K. Gangl, Jan‐Willem van Prooijen, P. V. van Lange, C. Mosso (2020). Enhancing feelings of security: How institutional trust promotes interpersonal trust. PLoS ONE.
به اشتراک بگذارید:
به این نوشته امتیاز دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تهیه شده توسط تیم تحقیق و توسعه سامانه باور

به شبکه های اجتماعی باور بپیوندید