جستجو
Close this search box.
جستجو

کاربرد و نقد تکنیک پای درب در روان‌شناسی

تصویری از یک فرد در حال ورودی با یک پای درب به اتاق ایستاده، که نشان‌دهنده تکنیک پای درب در بازاریابی و روان‌شناسی است.

فهرست مطالب

تکنیک پای درب، یکی از روش‌های جذاب و در عین حال پیچیده روان‌شناسی است که به واسطه قدرت خود در تغییر نگرش‌ها و ایجاد تعهدهای ناخواسته شناخته می‌شود. این تکنیک با تاریخچه‌ای غنی و اصول روان‌شناختی عمیقی که در پشت آن قرار دارد، به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از تأثیرات تدریجی برای دستیابی به نتایج بزرگ استفاده کرد. در این مقاله، به بررسی مفهوم و تاریخچه این تکنیک، اصول روان‌شناختی آن، و مثال‌هایی از کاربردهای عملی آن خواهیم پرداخت. همچنین، مکانیزم‌های روان‌شناختی پشت این تکنیک و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آن را بررسی خواهیم کرد تا ببینیم چگونه این تکنیک می‌تواند به تعهدهای ناخواسته منجر شود و چه انتقادات و محدودیت‌هایی دارد.

تعریف تکنیک پای درب

تصویری از یک در با پای انسانی که آن را باز نگه داشته است، در حالی که یک مسیر گسترده به سمت داخل خانه دیده می‌شود.

مفهوم و تاریخچه

تکنیک پای درب یکی از روش‌های مؤثر در علم روانشناختی است که برای افزایش احتمال پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر از سوی افراد به کار می‌رود. این تکنیک بر این اصل استوار است که با ارائه یک درخواست کوچک و قابل پذیرش، فرد را به تدریج به سمت پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر هدایت کنیم.

تاریخچه این تکنیک به مطالعات اجتماعی و روان‌شناختی دهه ۱۹۶۰ برمی‌گردد، زمانی که محققان به بررسی رفتارهای تطابقی و چگونگی تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های افراد پرداختند. یکی از معروف‌ترین پژوهش‌ها در این زمینه توسط جاناتان فریدمن و اسکات فریزر انجام شد که نشان دادند افراد پس از پذیرش یک درخواست کوچک، احتمال بیشتری برای پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر دارند.

اصول روان‌شناختی پشت تکنیک

تکنیک پای درب بر پایه چند اصل روان‌شناختی قوی استوار است. یکی از این اصول، اصل تعهد و ثبات است که بیان می‌کند افراد تمایل دارند تا در تصمیم‌گیری‌های خود پایدار بمانند و به تعهدات قبلی خود وفادار باشند. وقتی فردی یک درخواست کوچک را می‌پذیرد، به نوعی به یک تعهد اولیه وارد شده و برای حفظ تصویر خود به عنوان فردی ثابت‌قدم و منطقی، احتمال بیشتری دارد که درخواست‌های بعدی را نیز بپذیرد.

علاوه بر این، اصل تطابق اجتماعی نیز نقش مهمی ایفا می‌کند؛ افراد تمایل دارند رفتارهایی را انجام دهند که با انتظارات اجتماعی هماهنگ باشد و پذیرش درخواست‌های متوالی می‌تواند به تقویت این تطابق کمک کند.

مثال‌هایی از کاربرد تکنیک

تکنیک پای درب در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارد. در بازاریابی و فروش، این تکنیک به طور گسترده‌ای استفاده می‌شود. برای مثال، یک فروشنده ممکن است ابتدا از مشتری بخواهد که یک فرم نظرخواهی کوتاه را پر کند و سپس پیشنهاد خرید یک محصول را به او بدهد.

در زمینه خیریه، ابتدا ممکن است از فرد درخواست شود که تنها یک امضا برای حمایت از یک هدف خاص بدهد و در مراحل بعدی از او خواسته شود که کمک مالی کند.

در محیط‌های کاری، ممکن است از کارکنان خواسته شود که در یک پروژه کوچک همکاری کنند و سپس به تدریج مسئولیت‌های بیشتری به آن‌ها واگذار شود. این مثال‌ها نشان می‌دهند که چگونه تکنیک پای درب می‌تواند به طور مؤثر برای جلب همکاری و پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر استفاده شود.

در مجموع، تکنیک پای درب با بهره‌گیری از اصول روان‌شناختی و اجتماعی به افراد کمک می‌کند تا به تدریج به درخواست‌های پیچیده‌تر و بزرگ‌تر پاسخ مثبت دهند، که این موضوع می‌تواند در بسیاری از حوزه‌های زندگی فردی و اجتماعی کاربرد داشته باشد.

مکانیزم‌های روان‌شناختی تکنیک پای درب

تصویری از یک فرد در حال باز کردن درب برای دیگری به تدریج، به نشانه اعتماد و تغییر نگرش.

تأثیر تدریجی و تغییر نگرش

تکنیک پای درب به گونه‌ای طراحی شده است که تأثیر تدریجی بر نگرش و رفتار افراد داشته باشد. این تکنیک از طریق ایجاد یک زنجیره از درخواست‌های کوچک و تدریجی، به تغییر نگرش فرد کمک می‌کند. در ابتدا، فرد با پذیرش یک درخواست کوچک، بدون احساس فشار یا الزام خاصی، به یک تغییر نگرش ابتدایی دست می‌یابد.

این تغییر نگرش اولیه باعث می‌شود که فرد به تدریج آمادگی بیشتری برای پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر پیدا کند. برای مثال، اگر از فردی خواسته شود که در یک نظرسنجی ساده شرکت کند، ممکن است در آینده به راحتی درخواست مشارکت در یک پروژه بزرگ‌تر را بپذیرد، زیرا نگرش او نسبت به همکاری و مشارکت به تدریج تغییر کرده است.

نقش تعهد در افزایش تطابق

یکی از مهم‌ترین مکانیزم‌های روان‌شناختی در تکنیک پای درب، اصل تعهد است. وقتی فردی یک درخواست کوچک را می‌پذیرد، به نوعی به یک تعهد اولیه وارد می‌شود. این تعهد اولیه باعث می‌شود که فرد برای حفظ سازگاری با تصمیمات قبلی خود و نمایش یک تصویر ثابت و منطقی از خود، درخواست‌های بعدی را نیز بپذیرد.

این رفتار با مفهوم تعهد و ثبات در روان‌شناسی اجتماعی مرتبط است که بیان می‌کند افراد تمایل دارند به تعهدات خود پایبند بمانند. به عنوان مثال، اگر فردی به یک گروه خیریه تعهد دهد که ماهانه مبلغ کوچکی را اهدا کند، احتمال بیشتری دارد که در آینده به درخواست‌های مالی بزرگ‌تر آن گروه پاسخ مثبت دهد، زیرا می‌خواهد به تعهدات قبلی خود وفادار بماند.

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

تکنیک پای درب نه تنها بر اصول روان‌شناختی فردی تکیه دارد، بلکه تأثیرات اجتماعی و فرهنگی نیز در اجرای موفقیت‌آمیز آن نقش مهمی ایفا می‌کنند. در بسیاری از فرهنگ‌ها، پذیرش درخواست‌ها و همکاری با دیگران به عنوان یک رفتار مثبت و مطلوب اجتماعی تلقی می‌شود. این انتظارات اجتماعی می‌تواند فرد را تشویق کند تا به درخواست‌های پی‌درپی پاسخ مثبت دهد.

علاوه بر این، در برخی فرهنگ‌ها، مفهوم همبستگی و همکاری جمعی به شدت مورد تأکید است و تکنیک پای درب می‌تواند با بهره‌گیری از این ارزش‌ها، به موفقیت بیشتری دست یابد. برای مثال، در جوامعی که ارزش‌های جمعی و همکاری اجتماعی بالاست، افراد ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی و فرهنگی، تمایل بیشتری به پذیرش درخواست‌های متوالی داشته باشند.

در نهایت، مکانیزم‌های روان‌شناختی تکنیک پای درب نشان می‌دهند که چگونه این روش می‌تواند به طور مؤثر نگرش‌ها و رفتارها را تغییر دهد و افراد را به پذیرش تعهدات بزرگ‌تر و پیچیده‌تر سوق دهد. این تکنیک با ترکیب اصول روان‌شناختی فردی و اجتماعی، ابزاری قدرتمند برای تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای انسانی ارائه می‌دهد.

تأثیر تکنیک پای درب در ایجاد تعهدهای ناخواسته

تصویری از فردی که در حال بستن قراردادی است که به نظر می‌رسد در ابتدا نمی‌خواهد.

چگونه تکنیک پای درب منجر به تعهد می‌شود

تکنیک پای درب به طور خاص طراحی شده است تا افراد را به پذیرش تعهدهایی سوق دهد که ممکن است در ابتدا ناخواسته به نظر برسند. این تکنیک با ارائه یک درخواست کوچک و بی‌ضرر آغاز می‌شود که پذیرش آن برای فرد آسان و بدون فشار است.

پس از پذیرش این درخواست اولیه، فرد به طور ناخودآگاه به یک تعهد ابتدایی وارد می‌شود. این تعهد اولیه باعث می‌شود که فرد در آینده به دلیل تمایل به حفظ ثبات و سازگاری در تصمیم‌گیری‌های خود، درخواست‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تر را نیز بپذیرد. در واقع، تکنیک پای درب با استفاده از اصول روان‌شناختی مانند تعهد و ثبات، فرد را به مسیری هدایت می‌کند که در نهایت به پذیرش تعهدات ناخواسته منجر می‌شود.

مثال‌هایی از تعهدهای ناخواسته

در دنیای واقعی، تکنیک پای درب می‌تواند به ایجاد تعهدهای ناخواسته در زمینه‌های مختلف منجر شود. برای مثال، در بازاریابی تلفنی، ممکن است ابتدا از مشتری خواسته شود که به یک پرسش ساده پاسخ دهد، مانند تأیید یک آدرس ایمیل.

پس از این مرحله، درخواست‌های بزرگ‌تری مانند خرید یک محصول یا عضویت در یک سرویس ارائه می‌شود. مشتری که در ابتدا تنها به یک درخواست ساده پاسخ داده است، ممکن است به دلیل تعهد اولیه، به تدریج به تعهدات بیشتری وارد شود که در اصل تمایلی به پذیرش آن‌ها نداشته است.

در محیط کار نیز، ممکن است کارمندی با درخواست انجام یک وظیفه کوچک موافقت کند و سپس به تدریج مسئولیت‌های بیشتری به او محول شود که از نظر زمانی و انرژی بیش از حد انتظار اولیه اوست. این تعهدات ناخواسته می‌تواند باعث شود که فرد احساس فشار و استرس کند، زیرا خود را در وضعیتی می‌یابد که به تعهداتی پایبند است که در ابتدا برایش جذاب نبودند.

بررسی مطالعات موردی

مطالعات متعددی تأثیر تکنیک پای درب در ایجاد تعهدهای ناخواسته را بررسی کرده‌اند. یکی از مطالعات کلاسیک در این زمینه توسط فریدمن و فریزر انجام شد که نشان دادند چگونه افراد پس از پذیرش یک درخواست کوچک، احتمال بیشتری برای پذیرش درخواست‌های بزرگ‌تر دارند.

در این مطالعه، ابتدا از شرکت‌کنندگان خواسته شد که یک نشان کوچک را در حمایت از ایمنی جاده‌ها بر روی پنجره خود نصب کنند. پس از پذیرش این درخواست، احتمال پذیرش درخواست بزرگ‌تری مانند نصب یک بیلبورد بزرگ در حیاط خانه‌شان به طور قابل توجهی افزایش یافت.

مطالعه دیگری نشان داد که در محیط‌های کاری، کارمندانی که به تدریج به وظایف کوچک‌تر متعهد می‌شوند، به مرور زمان به تعهدات بزرگ‌تری نیز پایبند می‌مانند، حتی اگر این تعهدات با خواسته‌ها و اولویت‌های شخصی آن‌ها همخوانی نداشته باشد.

این تحقیقات نشان می‌دهند که چگونه تکنیک پای درب می‌تواند به طور مؤثر تعهدات ناخواسته را در افراد ایجاد کند و بر تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای آن‌ها تأثیر بگذارد.

به طور کلی، تکنیک پای درب ابزاری قدرتمند است که با بهره‌گیری از اصول روان‌شناختی، افراد را به پذیرش تعهداتی سوق می‌دهد که ممکن است در ابتدا تمایلی به آن‌ها نداشته باشند. این تأثیرات می‌تواند در زمینه‌های مختلف از بازاریابی تا محیط‌های کاری و اجتماعی مشاهده شود.

انتقادات و محدودیت‌های تکنیک پای درب

انتقادات و محدودیت‌های تکنیک پای درب

انتقادات روان‌شناختی

تکنیک پای درب با وجود کاربردهای گسترده‌اش، با انتقادات روان‌شناختی قابل توجهی نیز مواجه است. یکی از اصلی‌ترین انتقادات این است که این تکنیک می‌تواند به نوعی دستکاری روان‌شناختی منجر شود، زیرا افراد را به پذیرش تعهداتی سوق می‌دهد که ممکن است به طور کامل با خواسته‌ها و نیازهای واقعی آن‌ها همخوانی نداشته باشد.

برخی روان‌شناسان معتقدند که این تکنیک می‌تواند به احساس نارضایتی و فشار روانی در افراد منجر شود، زیرا آن‌ها ممکن است احساس کنند که در تصمیم‌گیری‌های خود آزادی عمل کافی ندارند. همچنین، این تکنیک ممکن است باعث شود که افراد به دلیل فشارهای خارجی، به جای تصمیم‌گیری بر اساس ارزش‌ها و اولویت‌های شخصی، به درخواست‌های متوالی پاسخ مثبت دهند.

محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی

تکنیک پای درب در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف با محدودیت‌های خاصی مواجه است. در برخی فرهنگ‌ها، پذیرش درخواست‌های متوالی ممکن است به عنوان نشانه‌ای از ضعف یا عدم قاطعیت تلقی شود، که می‌تواند تأثیر منفی بر تصویر اجتماعی فرد داشته باشد.

علاوه بر این، در جوامعی که ارزش‌های فردگرایی قوی‌تر هستند، افراد ممکن است مقاومت بیشتری در برابر این تکنیک نشان دهند، زیرا تمایل دارند تصمیم‌گیری‌های خود را به طور مستقل و بدون تأثیرپذیری از دیگران انجام دهند. در مقابل، در جوامعی که ارزش‌های جمعی و همکاری اجتماعی برجسته‌تر است، تکنیک پای درب ممکن است با موفقیت بیشتری اجرا شود، اما همچنان با چالش‌هایی مانند انتظارات اجتماعی و فرهنگی مواجه خواهد بود.

موانع اخلاقی و قانونی

از منظر اخلاقی، تکنیک پای درب می‌تواند به عنوان ابزاری برای سوءاستفاده تلقی شود، به ویژه زمانی که به طور عمدی برای دستکاری افراد به منظور پذیرش تعهدات ناخواسته استفاده می‌شود. این مسئله می‌تواند به تضادهای اخلاقی منجر شود، زیرا افراد ممکن است احساس کنند که به نوعی فریب خورده‌اند یا به طور ناعادلانه تحت فشار قرار گرفته‌اند.

از نظر قانونی نیز، در برخی کشورها و حوزه‌های قضایی، استفاده نادرست از تکنیک پای درب ممکن است به عنوان نقض حقوق مصرف‌کننده یا رفتار تجاری ناعادلانه تلقی شود. به عنوان مثال، در زمینه بازاریابی و فروش، قوانین مشخصی وجود دارد که از مصرف‌کنندگان در برابر روش‌های فروش فریبنده و دستکاری‌کننده محافظت می‌کند.

در مجموع، با وجود کارایی و اثربخشی تکنیک پای درب در بسیاری از زمینه‌ها، این روش با انتقادات و محدودیت‌هایی همراه است که باید در نظر گرفته شوند. فهم دقیق این محدودیت‌ها و توجه به اصول اخلاقی و فرهنگی می‌تواند به استفاده مسئولانه‌تر و مؤثرتر از این تکنیک کمک کند.

کاربردهای عملی و راهبردهای مقابله

تصویر یک بازاریاب که از تکنیک پای درب استفاده می‌کند

استفاده در تبلیغات و بازاریابی

تکنیک پای درب به طور گسترده‌ای در تبلیغات و بازاریابی به کار گرفته می‌شود، زیرا می‌تواند به افزایش تعامل مشتری و در نهایت فروش بیشتر منجر شود. این تکنیک به تبلیغ‌کنندگان اجازه می‌دهد تا با ارائه درخواست‌های کوچک و غیرتهاجمی، مشتریان را به تدریج به سمت پذیرش پیشنهادات بزرگ‌تر هدایت کنند.

برای مثال، یک شرکت ممکن است ابتدا از مشتری بخواهد که در یک نظرسنجی کوتاه شرکت کند یا یک محصول رایگان را امتحان کند. پس از این تعامل اولیه، احتمال بیشتری وجود دارد که مشتری به پیشنهادات خرید بزرگ‌تر یا عضویت در برنامه‌های وفاداری پاسخ مثبت دهد. این استراتژی به ویژه در بازاریابی دیجیتال، جایی که تعاملات کوچک و پیوسته با مشتری می‌تواند به ایجاد رابطه‌ای پایدار منجر شود، بسیار مؤثر است.

راهبردهای مقابله برای افراد و سازمان‌ها

با توجه به قدرت تکنیک پای درب در تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها، افراد و سازمان‌ها می‌توانند از راهبردهای خاصی برای مقابله با آن استفاده کنند. برای افراد، آگاهی از وجود این تکنیک و شناخت مراحل آن می‌تواند به کاهش تأثیر آن کمک کند.

افراد می‌توانند با تعیین مرزهای مشخص و ارزیابی دقیق هر درخواست، از پذیرش تعهدات ناخواسته جلوگیری کنند. به عنوان مثال، قبل از پذیرش یک درخواست کوچک، فرد می‌تواند از خود بپرسد که آیا این تعهد با اهداف و اولویت‌های شخصی او همخوانی دارد یا خیر.

برای سازمان‌ها، آموزش کارکنان در مورد تکنیک پای درب و تأثیرات آن می‌تواند به کاهش ریسک‌های ناشی از تصمیم‌گیری‌های نادرست کمک کند. سازمان‌ها می‌توانند با ایجاد سیاست‌های واضح و شفاف در مورد پذیرش درخواست‌ها و تعهدات، از کارکنان خود در برابر فشارهای خارجی محافظت کنند.

همچنین، ایجاد محیطی که در آن کارکنان احساس کنند می‌توانند درخواست‌ها را بدون ترس از عواقب منفی رد کنند، می‌تواند به مقابله با تأثیرات تکنیک پای درب کمک کند.

تکنیک‌های جایگزین

در حالی که تکنیک پای درب می‌تواند بسیار مؤثر باشد، استفاده از تکنیک‌های جایگزین نیز می‌تواند به نتایج مطلوبی منجر شود، به ویژه در مواردی که نگرانی‌های اخلاقی یا فرهنگی وجود دارد.

یکی از این تکنیک‌ها، روش “درخواست بزرگ، درخواست کوچک” است که در آن ابتدا یک درخواست بزرگ و غیرمنطقی ارائه می‌شود که احتمال رد شدن آن زیاد است. پس از رد این درخواست، یک درخواست کوچک‌تر و معقول‌تر ارائه می‌شود که احتمال پذیرش آن بیشتر است. این روش بر اساس اصل “کنتراست” عمل می‌کند، جایی که درخواست دوم به دلیل مقایسه با درخواست اول، منطقی‌تر و قابل پذیرش‌تر به نظر می‌رسد.

تکنیک دیگری که می‌تواند به عنوان جایگزین مورد استفاده قرار گیرد، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و ارتباطات مؤثر با مشتریان یا همکاران است. با ایجاد یک رابطه قوی و متقابل، افراد و سازمان‌ها می‌توانند بدون نیاز به استفاده از تکنیک‌های دستکاری‌کننده مانند پای درب، به اهداف خود دست یابند.

این روش‌ها نه تنها به حفظ روابط بلندمدت کمک می‌کنند، بلکه از ایجاد تعهدات ناخواسته نیز جلوگیری می‌کنند.

در نهایت، شناخت کاربردهای عملی و راهبردهای مقابله با تکنیک پای درب می‌تواند به افراد و سازمان‌ها کمک کند تا به طور مؤثرتر و اخلاقی‌تر با این روش برخورد کنند و از تأثیرات ناخواسته آن جلوگیری کنند.

نتیجه‌گیری

تکنیک پای درب، با تمامی جذابیت‌ها و پیچیدگی‌هایش، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با استفاده از اصول روان‌شناختی ساده، تغییرات بزرگی را در نگرش‌ها و رفتارهای افراد ایجاد کرد. با این حال، این تکنیک با انتقادات و محدودیت‌هایی نیز روبروست که نباید نادیده گرفته شوند. از محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی گرفته تا موانع اخلاقی و قانونی، همه این موارد نشان می‌دهند که استفاده از این تکنیک نیازمند دقت و توجه ویژه‌ای است. در نهایت، با توجه به کاربردهای عملی و راهبردهای مقابله‌ای که ارائه شد، می‌توان از این تکنیک به‌عنوان ابزاری مؤثر در تبلیغات و بازاریابی استفاده کرد، البته با رعایت اصول اخلاقی و حقوقی مناسب. بیایید با آگاهی بیشتر به این تکنیک نگاه کنیم و در استفاده از آن هوشمندانه‌تر عمل کنیم.

منابع

  1. H. Xu, J. Cai, M. Li, Y. Yuan, H. Qin, J. Liu, W. Wang (2024). Beyond Cumulative Scores: Distinct Patterns of Adverse Childhood Experiences and Their Differential Impact on Emotion, Borderline Personality Traits, and Executive Function. Stress and health : journal of the International Society for the Investigation of Stress.
  2. I. Thalib H, A. Zobairi, S. Khan, M. Abou Touk, R. Bahkali, S. Alhusaynan, S. Fatima Hussain (2024). Tracing the Link Between Narcissistic Personality Disorder and Childhood Overgratification. Cureus.
  3. A. Raouna, L. C. Girard, A. MacBeth (2025). Modelling the associations between parental depressive symptoms, hypomanic traits, and infant socio-emotional development: The mediating role of parental reflective functioning. Journal of affective disorders.
  4. C. Sarginson, J. Nicoletta, T. Charlebois, S. Enouy, N. Tabri (2024). The correlates of appearance focused self-concept: personality traits, self-concept, sociocultural, and early life experience factors. Journal of eating disorders.
  5. R. L. Weisbecker, L. F. DiLalla (2024). Parent versus child influences on differential parent warmth and discipline within twin pairs. Developmental psychology.
  6. S. Yee, A. Xu, K. Batool, T. Y. Duan, C. A. Cameron, K. Lee (2024). Academic cheating in early childhood: Role of age, gender, personality, and self-efficacy. Journal of experimental child psychology.
  7. S. D. Cleary, P. J. Candilis, S. Dhumad, A. R. Dyer, N. Khalifa (2024). Pathway to terrorist behaviors: The role of childhood experiences, personality traits, and ideological motivations in a sample of Iraqi prisoners. Journal of forensic sciences.
  8. E. Ciydem, D. Avci, M. Uyar, A. Seyhan (2024). Effect of Personality Traits and Emotion Regulation Strategies on Risky Behaviors in Adolescents. Journal of psychosocial nursing and mental health services.
  9. A. Muzard, M. Olhaberry, C. Nuñez, S. Vaccarezza, P. Franco, J. Morán, C. Sieverson, M. J. León, G. Apter (2023). Parental personality traits and emotion regulation: Its relationship with infants’ socioemotional development during the perinatal period. General hospital psychiatry.
  10. E. A. Spry, C. A. Olsson, S. R. Aarsman, H. Mohamad Husin, J. A. Macdonald, S. G. Dashti, M. Moreno-Betancur, P. Letcher, E. J. Biden, K. C. Thomson, H. McAnally, C. J. Greenwood, M. Middleton, D. M. Hutchinson, J. B. Carlin, G. Patton (2023). Parental personality and early life ecology: a prospective cohort study from preconception to postpartum. Scientific reports.
به اشتراک بگذارید:
به این نوشته امتیاز دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تهیه شده توسط تیم تحقیق و توسعه سامانه باور

به شبکه های اجتماعی باور بپیوندید