مقدمه
توزیع ثروت در دنیا به شدت نابرابر است. در سطح جهانی، ۱۰ درصد از جمعیت دنیا ۷۶ درصد از کل ثروت جهانی را در اختیار دارند، در حالی که ۵۰ درصد از جمعیت فقط ۲ درصد از ثروت را دارند. این اختلاف بزرگ میان ثروتمندان و فقرا باعث شده که سوالات زیادی در مورد چگونگی توزیع منصفانه منابع در جوامع مطرح شود. این مسائل، بحثهای داغی را در مورد مفاهیم عدالت و برابری ایجاد کردهاند، و نظرات مختلفی در مورد اینکه توزیع منابع باید چگونه باشد وجود دارد. آیا کسانی که دارایی کمتری دارند، باید سهم بیشتری از منابع دریافت کنند؟ آیا عادلانه است که افراد ثروتمندتر بخشی از منابع خود را به دیگران بدهند؟
این مقاله به بررسی ترجیحات توزیع منابع در شرایط نابرابری ثروت موجود میپردازد. یک سناریو ساده برای درک این موضوع میتواند تقسیم هزینه یک وعده غذایی مشترک در رستوران باشد. فرض کنید هر دو نفر مبلغ مساوی باید بپردازند، اما اگر یکی از افراد ثروت بیشتری داشته باشد، ممکن است پیشنهاد کنند که فرد ثروتمندتر مسئولیت بیشتری در پرداخت هزینه را بر عهده بگیرد.
این مثال نشان میدهد که وقتی افراد با تفاوتهای ثروتی مختلف وارد تعامل میشوند، چگونه ایدههای مختلف عدالت و توزیع منابع مطرح میشود. این مسئله در سیاستها و قوانین اجتماعی مانند مالیات یا توزیع منابع آموزشی و بهداشتی هم مطرح است.
در پژوهشهای روانشناسی و اقتصاد، مشخص شده که افراد در تصمیمگیریهای توزیعی معمولاً به عدالت توجه میکنند و تمایل دارند که از نتایج ناعادلانه اجتناب کنند. با این حال، مردم در میزان توجه به عدالت و منافع شخصی خود متفاوتند. این مقاله به بررسی این تفاوتها و ایدههای مختلف عدالت مانند “برابری در توزیع منابع” (که تنها به تقسیم منابع در همان موقعیت توجه دارد) و “برابری کلی” (که به تفاوتهای ثروت پیشین هم توجه میکند) پرداخته است.
نکته مهم این است که افراد ممکن است بسته به موقعیت و استراتژیهایی که دارند، ترجیحات مختلفی در توزیع منابع نشان دهند. این تحقیق به کمک مدلهای محاسباتی و آزمایشهای رفتاری، تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه تفاوتهای ثروت پیشین بر تصمیمگیریها و ترجیحات توزیعی افراد تأثیر میگذارد و چگونه میتوان این تفاوتها را در تصمیمات اقتصادی و اجتماعی درک کرد.
هدف نهایی این مقاله ارائه یک چارچوب دقیق برای تحلیل رفتار افراد در هنگام تقسیم منابع است و به وضوح نشان میدهد که تصمیمات توزیعی چگونه تحت تأثیر فاکتورهای مختلف از جمله نفع شخصی، عدالت و تفاوتهای اقتصادی قرار میگیرند.
روش اجرا
محققان یک آزمایش آنلاین انجام دادند که در آن به شرکتکنندگان مقادیر مختلفی از “ثروت” داده شد و از آنها خواسته شد تا در بازیها یک پاداش را با دیگران به اشتراک بگذارند. آنها از یک مدل کامپیوتری برای مطالعه چگونگی تعادل منافع شخصی با انصاف استفاده کردند و استراتژیهای مختلفی که افراد استفاده میکنند را شناسایی کردند:
- پرو-سلف: حفظ حداکثر ممکن برای خود.
- مساواتگرایی جدولی: اشتراک به صورت مساوی بدون توجه به تفاوتهای ثروت موجود.
- مساواتگرایی کامل: اشتراک به نحوی که تمام تفاوتهای ثروت را کاهش دهد.
- فرصتطلبی اخلاقی: انتخاب استراتژیای که بیشترین سود را به همراه دارد در حالی که همچنان به نظر منصفانه میآید.
یکی از محدودیتهای مطالعه این است که تفاوتهای ثروت بین شرکتکنندگان کوچک بود که ممکن است تمام اختلافات واقعی جهان را به طور کامل منعکس نکند. همچنین، میزان پول در بازیها کم بود که ممکن است بر رفتار افراد در مقایسه با شرایط واقعی تأثیر بگذارد.
نتایج و بحث
-
این مقاله به بررسی نحوه تقسیم منابع میان افراد با وضعیت مالی مختلف در دو بازی تصمیمگیری (بازی دیکتاتور و بازی اولتیماتوم) میپردازد. در این بازیها، تصمیمگیرندگان باید تعیین کنند که چقدر از یک سرمایه مشترک را به دیگران بدهند. این تحقیق تمرکز دارد بر اینکه چگونه وضعیت مالی پیشین افراد (چه تصمیمگیرنده و چه گیرنده) بر رفتار تقسیم منابع تأثیر میگذارد.
بازی دیکتاتور (DG):
در این بازی، شرکتکنندگان بهطور متوسط ۰.۲۸ دلار از سرمایه خود را به گیرنده میدهند. نتایج نشان داد که میزان پولی که تصمیمگیرندگان اهدا میکنند، بسته به سطح ثروت خودشان و گیرنده متفاوت است. وقتی که افراد دارای ثروت بیشتر بودند، معمولاً پول بیشتری به گیرنده میدادند.بازی اولتیماتوم (UG):
در این بازی، افراد بهطور متوسط ۰.۴۴ دلار از سرمایه خود را اهدا کردند. همانند بازی دیکتاتور، میزان اهدا بستگی به سطح ثروت هر دو طرف داشت. اما در این بازی، افراد بهطور کلی پول بیشتری به گیرندگان میدادند، بهویژه وقتی که خودشان ثروتمندتر از گیرنده بودند.مقایسه بین بازیها:
افراد در بازی اولتیماتوم بیشتر از بازی دیکتاتور پول اهدا میکردند. این نتایج نشان داد که شرایط بازی (یعنی اینکه آیا تصمیمگیرنده قدرت رد پیشنهاد دارد یا نه) تأثیر زیادی بر میزان تقسیم منابع دارد.استراتژیهای تصمیمگیری:
در تحلیلهای بیشتر، مشخص شد که استراتژیهای مختلفی برای تقسیم منابع وجود دارد. در بازی دیکتاتور، بسیاری از شرکتکنندگان از استراتژی «منافع شخصی» (Pro-Self) استفاده میکردند، در حالی که در بازی اولتیماتوم، استراتژی «برابری میز» (Table Egalitarianism) بیشتر دیده شد. همچنین، برخی افراد ترکیبی از استراتژیها را در هر بازی اتخاذ کردند.پایداری استراتژیها:
نتایج نشان داد که بسیاری از افراد استراتژی مشابهی را در هر دو بازی انتخاب میکردند، بهویژه کسانی که رفتارهای اجتماعی (مثل برابریخواهی) در بازی دیکتاتور نشان داده بودند، در بازی اولتیماتوم نیز همین رفتار را ادامه دادند.این مقاله به بررسی نحوه تصمیمگیری افراد در تقسیم منابع در شرایط نابرابری ثروت میپردازد و نشان میدهد که تفاوتهای اقتصادی کوچک میتوانند تأثیر قابل توجهی بر رفتار افراد در انتخابهای توزیعی داشته باشند. در این مطالعه، از مدلهای رایج نابرابری (که نشان میدهند افراد به نابرابری حساس هستند و تمایل دارند به تعادل بین منافع خود و دیگران برسند) استفاده شده، و فرضیات مختلف در مورد عدالت توزیعی آزمایش میشود. به طور خاص، این مقاله دو ایدهی اصلی عدالت را مطرح میکند: «عدالت بر اساس شرایط فعلی» (که فقط تفاوتها را در موقعیت خاص تقسیم منابع مد نظر قرار میدهد) و «عدالت کلی» (که به تفاوتهای ثروت قبلی نیز توجه میکند).
در آزمایش انجامشده، شرکتکنندگان در دو بازی معروف اقتصادی یعنی «بازی دیکتاتور» (DG) و «بازی اولتیماتوم» (UG) شرکت کردند و تصمیماتی در مورد نحوه تقسیم منابع گرفتند. نتایج نشان داد که وقتی بین دو نفر اختلاف ثروت وجود داشت، افراد ثروتمند تمایل داشتند بخش بیشتری از منابع را به افراد کمثروت بدهند، در حالی که افراد کمثروت تمایل داشتند منابع کمتری را به ثروتمندان بدهند.
همچنین، نتایج نشان داد که افراد در انتخابهای خود از دو استراتژی اصلی استفاده میکنند: «عدالت در تقسیم برابر» (که تنها به تقسیم منابع در موقعیت خاص توجه میکند) و «عدالت در تقسیم کلی» (که به تفاوتهای ثروت قبلی نیز توجه دارد). این استراتژیها در واقع نشان میدهند که افراد ممکن است تصمیمات متفاوتی در بازیهای مختلف اتخاذ کنند، بسته به اینکه آیا در شرایط خاص فقط به تقسیم منابع توجه میکنند یا به کل تفاوتهای اقتصادی.
در این تحقیق همچنین چهار استراتژی اصلی شناسایی شد: «خودخواهی» (که هدف آن بیشینه کردن سود شخصی است)، «عدالت بر اساس شرایط فعلی» (که فقط تقسیم منابع در موقعیت خاص را مد نظر دارد)، «عدالت کلی» (که به تمام نابرابریها توجه میکند)، و «فرصتطلبی اخلاقی» (که بین دو استراتژی اخیر انتخاب میکند، بسته به اینکه کدام گزینه برای فرد هزینه مالی کمتری دارد).
این مقاله همچنین به این نکته اشاره میکند که تمایلات مختلف افراد نسبت به عدالت میتواند به سیاستگذاریهای عمومی و قوانین اقتصادی مانند مالیاتها و قوانین ارثی تأثیر بگذارد. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان میدهند که نحوه تصمیمگیری افراد در تقسیم منابع تحت تأثیر نابرابریهای موجود در ثروت قرار دارد و این تصمیمات میتوانند در زمینههای مختلف سیاسی و اقتصادی بازتاب پیدا کنند.
منبع
-
Huijsmans, I., Vahed, S., Răţală, C.E. et al. Competing fairness ideals underlie wealth inequality across decision contexts. Sci Rep 14, 31882 (2024).