فریب در رابطه میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود. از دروغ گفتن و تغییر دادن حقایق تا ساختن داستانهای غیرواقعی، پنهان کردن حقیقت یا حتی به نوعی گمراه کردن فرد دیگر.
یکی از ملایمترین انواع فریب، دروغهای سفید (white lie) هستند. به عنوان مثال، ممکن است به شریک عاطفی خود بگوییم که شوخی او بسیار خندهدار بود یا مدل موی جدیدش بد نیست، حتی اگر واقعاً اینطور نباشد. این دروغها معمولاً بیضرر هستند و اغلب برای جلوگیری از ناراحتی یا جریحه دار شدن احساسات دیگران گفته می شوند.
در ادامه به فریب هایی میرسیم که جدیتر هستند و میتوانند آسیبهای قابل توجهی به رابطه وارد کنند. از پنهان کردن امور مالی گرفته تا خیانت و دستکاری روانی (Gaslighting). این نوع فریب ها میتوانند به طور جدی پایههای اعتماد را در یک رابطه تضعیف کنند.
فریب در رابطه میتواند صدمات زیادی به اعتماد میان طرفین وارد کند. زمانی که یکی از طرفین احساس میکند که حقیقت را از او پنهان کردهاند، ممکن است احساس ناامنی و بیاعتمادی کند. اعتماد یکی از پایههای اصلی هر رابطهای است و وقتی این اعتماد شکسته میشود، بازسازی آن میتواند بسیار سخت باشد.
مقایسه فریب و دروغ در رابطه
دروغ به معنای بیان اظهارات نادرست است. دروغها معمولاً به منظور گمراه کردن مخاطب مورد استفاده قرار میگیرند. دروغ شامل گفتار یا نوشتههایی است که به طور عمدی خلاف واقعیت بیان میشوند. دروغ گفتن میتواند از بیان داستانهای خیالی تا تحریف حقایق روزمره متغیر باشد. بنابراین دروغ:
- در بر دارنده بیان اظهارات نادرست است.
- به طور خاص به کلمات یا نوشتههای نادرست و غیرصادقانهای اشاره دارد که با هدف فریب بیان میشوند.
- یک شکل از رفتار فریبنده است در میان بسیاری از انواع دیگر.
فریب یک مفهوم گستردهتر از دروغ است و میتواند هر کنشی را که به منظور ایجاد یک تصور غلط یا گمراه کردن فرد دیگر صورت میگیرد، دربرگیرد. فریب میتواند شامل بیان کلمات، اعمال، عدم بیان اطلاعات، یا استفاده از تدابیر و نقشههایی باشد که هدفشان ایجاد تصویری نادرست از واقعیت است. بنابراین فریب:
- در بر دارنده گمراه کردن فرد دیگر است.
- شامل کلمات، اعمال، عدم بیان اطلاعات، یا تدابیر طراحی شده برای ایجاد یک تصویر نادرست از واقعیت است.
- زمینه وسیعتری دارد و میتواند شامل خیانت، حذف اطلاعات، گسلایتینگ، یا ساخت داستانهای غیرواقعی باشد.
بنابراین، در حالی که دروغ گفتن به طور خاصتر به بیان اظهارات نادرست اشاره دارد، فریب شامل انواع مختلفی از رفتارها است که هدفشان گمراه کردن یا ایجاد تصویری نادرست از واقعیت است.
نمونههایی از فریب در رابطه
دروغهای سفید (white lie)
دروغهای سفید (white lie) جزئی هستند و معمولاً به قصد جلوگیری از ناراحتی یا آسیب رساندن به احساسات دیگران گفته میشوند. به عنوان مثال، ممکن است به شریک عاطفی خود بگوییم که شوخی او بسیار خندهدار بود، حتی اگر واقعاً اینطور نباشد. یا ممکن است بگوییم که مدل موی جدیدش بد نیست، حتی اگر نظر دیگری داشته باشیم. همچنین در موارد زیر ممکن است ناچار به دروغ سفید شوید:
- برنامهریزی یک سورپرایز: وقتی میخواهید شریک عاطفیتان را با یک سورپرایز خوشحال کنید، ممکن است مجبور شوید برخی حقایق را پنهان کنید.
- ناتوانی در اشتراک مسائل کاری و قانونی: ممکن است در برخی موارد به دلیل حفظ اسرار شغلی یا موارد قانونی و حرفه ای نتوانید برخی اطلاعات را با شریک عاطفی خود به اشتراک بگذارید.
- حفظ حریم شخصی: همه افراد حق دارند برخی از افکار و تجارب شخصی خود را خصوصی نگه دارند. برای مثال، ممکن است نیازی نباشد که یک خاطره دردناک در کودکی خود را به شریک عاطفی خود بگویید.
دروغ
برخلاف دروغهای سفید، ممکن است گاهی به خود بیاییم و ببینیم که در حال گفتن دروغ جدیتری هستیم تا از برخورد یا بحث و جدل پرهیز کنیم. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم که دیر وقت سرکار هستیم، در حالی که در واقع در حال تماشای یک بازی فوتبال با دوستانمان هستیم.
پنهان کردن مسائل مالی
گفتگو درباره مسائل مالی میتواند موضوعی سخت و پیچیده باشد. ممکن است بخواهیم از درآمد، بدهیها یا عادات خرج کردن خود صراحتا صحبت نکنیم. به عنوان مثال، ممکن است درباره مقدار پولی که برای خرید یک جفت کفش جدید خرج کردهایم، صادق نباشیم.
تغییر پیشینه خود
برای تحت تأثیر قرار دادن شریک جدید ممکن است حقایق را کمی تغییر دهیم و نسخهای جذابتر از خودمان را ارائه دهیم. به عنوان مثال، ممکن است درباره پیشینه خود مبالغه کنیم یا خود را بهتر از آنچه هستیم نشان دهیم.
داستان سرایی
گاهی اوقات ممکن است داستانی بسازیم تا دیدگاه شریک عاطفی خود را به نحوی که میخواهیم تغییر دهیم. به عنوان مثال، ممکن است یک داستان احساسی بسازیم تا همدردی او را به دست آوریم یا موفقیتهایمان را بزرگ نمایی کنیم.
حذف اطلاعات
همه ما کارهایی را انجام دادهایم که به آن ها افتخار نمیکنیم. گاهی اوقات ممکن است تصمیم بگیریم تمام جزئیات را با شریک عاطفی خود در میان نگذاریم. به عنوان مثال، ممکن است از گفتن برخی حقایق مهم درباره گذشته خود پرهیز کنیم.
حذف اطلاعات میتواند به همان اندازه که بیان نادرست واقعیت، فریبنده باشد. در اینجا برخی نمونهها از حذف اطلاعات در روابط آورده شده است:
- روابط گذشته: ممکن است از شریک عاطفی خود پنهان کنیم که قبلاً نامزد یا ازدواج کرده بودیم، با این تصور که این اطلاعات ممکن است دیدگاه او نسبت به ما را تغییر دهد.
- اتفاقات اجتماعی: مثلاً ممکن است در یک مهمانی با دوست سابق خود برخورد کرده باشیم، اما این اطلاعات را به شریک عاطفیمان نگوییم تا از ایجاد ناراحتی جلوگیری کنیم.
- مشکلات مالی: ممکن است دچار مشکلات مالی بوده باشیم اما این اطلاعات را از شریک عاطفیمان پنهان کنیم تا استرسی برای او ایجاد نشود.
پوشاندن دروغ
در برخی مواقع ممکن است دروغی بگوییم و سپس تلاش کنیم تا آثار آن را بپوشانیم. به عنوان مثال، ممکن است در اتاق شریک عاطفی خود جستجو کرده باشیم و به دنبال آن چیزی را شکسته باشیم و سپس دروغی بگوییم تا آن را پنهان کنیم.
پنهان کردن احساسات
گاهی اوقات ممکن است احساسات واقعی خود را سرکوب کنیم و تظاهر کنیم که همه چیز خوب است، به جای اینکه مسئله را مطرح کنیم و حل کنیم. به عنوان مثال، ممکن است ادعا کنیم خوب هستیم، حتی اگر اینطور نباشیم.
پنهان کردن عادات بد
ممکن است استفاده از مواد مخدر یا الکل و یا دیگر عادتهای بد خود را از شریک عاطفی پنهان کنیم. به عنوان مثال، ممکن است حقیقتی را درباره اعتیاد یا عادات ناسالم پنهان کنیم تا از قضاوت و بررسیهای آنها فرار کنیم.
خیانت
فریب میتواند تا حد خیانت نیز پیش رود. ممکن است خارج از رابطه خود به روابط عاطفی یا جنسی دیگری کشیده شده باشیم.
دستکاری روانی (Gaslighting)
فریب میتواند شامل دستکاری روانی (Gaslighting) نیز باشد. دستکاری روانی (Gaslighting) در رابطه عاطفی زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین رابطه به طور سیستماتیک و مداوم سعی میکند واقعیتها را تحریف کند و طرف مقابل را در درک و برداشت خود از واقعیتها دچار شک و تردید کند. این کار به مرور زمان میتواند باعث شود که فرد قربانی احساس کند که عقل و ادراک خود را از دست داده است.
فرض کنید در یک رابطه عاطفی، فردی به نام سارا و همسرش به نام علی زندگی میکنند. علی به طور مداوم سعی میکند سارا را متقاعد کند که او در حال خیانت به علی است، در حالی که چنین چیزی واقعیت ندارد. علی ممکن است به روشهای زیر عمل کند:
- انکار اتفاقات: هر بار که سارا به علی اشاره میکند که او رفتار سرد و بیتفاوتی دارد یا به تماسها و پیامهای او پاسخ نمیدهد، علی این موضوع را انکار کرده و میگوید: “تو اشتباه میکنی، من همیشه به تو توجه دارم و این تو هستی که همیشه در حال مشغولیت هستی.”
- تحریف واقعیت: علی ممکن است مواردی از گذشته را تغییر دهد یا به گونهای بازگو کند که سارا احساس کند که اشتباه کرده است. مثلا اگر سارا بگوید: “تو همیشه دیر به خانه میآیی و هیچ وقت زمان زیادی با من نمیگذری”، علی ممکن است پاسخ دهد: “این اصلاً درست نیست. من همیشه به موقع به خانه میآیم و این تو هستی که هیچ وقت نمیبینی.”
- استفاده از اطلاعات نادرست: علی ممکن است به سارا بگوید که دوستان و خانواده او پشت سرش صحبت میکنند و میگویند که سارا مشکل روانی دارد یا رفتارهای نادرستی دارد. این کار باعث میشود که سارا به اعتماد به نفس خود شک کند و احساس کند که همه اطرافیان او در حال قضاوت او هستند.
- مقصر کردن: علی ممکن است همه مشکلات رابطه را به گردن سارا بیندازد و بگوید که “اگر تو اینقدر حساس و پرخاشگر نبودی، ما هیچ وقت مشکلی نداشتیم.”
این نوع رفتارها باعث میشود که سارا به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، به خود و ادراکاتش شک کند و احساس کند که واقعیت را نمیتواند به درستی تشخیص دهد.
چرا افراد به شریک عاطفی خود دروغ میگویند؟
اجتناب از تعارض
یکی از دلایل اصلی دروغ گفتن در رابطه، اجتناب از تعارض است. وقتی رشتهی درگیری و بحث طولانی میشود، افراد ممکن است تصمیم بگیرند به جای مواجهه، دروغ بگویند تا از مواجهه با مسائل جلوگیری کنند. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم که تا دیر وقت کار میکنیم تا از بحث درباره موضوعی حساس فرار کنیم.
حفظ تصویری ایده آل از خود
ما همه دوست داریم در نظر شریک عاطفیمان خوب به نظر برسیم. گاهی اوقات برای اینکه تصویر ایدهآلی از خود ارائه دهیم و نقصهایمان را پنهان کنیم، به دروغ متوسل میشویم. این رفتار میتواند به شکل مبالغه در موفقیتها یا کوچکنمایی اشتباهات باشد.
تأیید گرفتن
برای جلب نظر شریک عاطفیمان ممکن است حقایق را تغییر دهیم. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم “من هم عاشق کوهنوردی در تعطیلات هستم!” حتی اگر واقعاً از آن لذت نبریم.
احساس ناامنی در رابطه
احساس ناامنی و ترس از دست دادن شریک عاطفی میتواند باعث دروغ گفتن شود. ممکن است از آشکار کردن نقاط ضعف و آسیبپذیریهای خود بترسیم و به جای آن به دروغ متوسل شویم.
حفاظت از شریک عاطفی
بعضی اوقات، برای حفاظت از احساسات شریک عاطفی خود و عدم مواجهه او با امور ناخوشایند، به فریب روی میآوریم. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم که “مادرم از تو خیلی خوشش میآید”، حتی اگر واقعاً اینطور نباشد.
احساس در تله بودن
وقتی در موقعیتی قرار میگیریم که حس در تله بودن و عدم آزادی عمل داریم، ممکن است حقایق را تحریف کنیم. به عنوان مثال، اگر شریک عاطفی مسئلهای را مطرح کند، ممکن است با تغییر موضوع و متهم کردن او به واکنش بیش از حد، از موضوع اصلی فرار کنیم.
ترس از عواقب
ترس از مواجهه با عواقب اعمالمان میتواند ما را به دروغ گفتن سوق دهد. ممکن است از قضاوت و سرزنش شریک عاطفی خود بترسیم و بنابراین، حقایق را پنهان کنیم.
حفظ استقلال
برخی اوقات، برای حفظ حریم خصوصی و استقلال خود، ممکن است حقایقی را پنهان کنیم. ممکن است احساس کنیم که هنوز آمادگی نداریم تا برخی چیزها را با شریک عاطفی خود به اشتراک بگذاریم و بنابراین به فریب روی آوریم.
در نهایت، فریب در رابطه میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد و متأسفانه میتواند اعتماد را تضعیف کند و منجر به مشکلات بیشتری در آینده شود. اگرچه در مواردی ممکن است نیت خوبی پشت دروغ وجود داشته باشد، اما حفظ صداقت و اعتماد برای پایداری و سلامت رابطه بسیار حیاتی است.
چگونه فریب به رابطه آسیب میرساند
تضعیف اعتماد
دروغ در رابطه به طور مستقیم به تضعیف اعتماد میان طرفین منجر میشود. اعتماد یک عنصر کلیدی در هر رابطهای است و وقتی یکی از طرفین متوجه میشود که حقیقت به او گفته نشده است، احساس بیاعتمادی و خیانت به وجود میآید. این مسئله میتواند باعث شود هرگونه ارتباط بعدی با شک و تردید همراه باشد.
اعتماد، صداقت و اصالت به عنوان پایههای اصلی هر رابطهای بسیار اهمیت دارند. بدون این عناصر، رابطه ممکن است دوام و پایداری لازم را نداشته باشد. وقتی طرفین بتوانند صادقانه و با اصالت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، نه تنها اعتماد میان آنها تقویت میشود بلکه رابطه آنها نیز رشد و توسعه مییابد.
تاثیر بر قربانی فریب
وقتی شریکی متوجه میشود که به او دروغ گفته شده است، ممکن است دچار احساسات منفی گوناگونی شود. از جمله این احساسات میتوان به ناراحتی، خیانت، عصبانیت و از دست دادن اعتماد به نفس اشاره کرد. فردی که فریب داده شده است ممکن است سخت بتواند دوباره به شریک عاطفیاش اعتماد کند و این مسئله میتواند به تنشها و مشکلات جدی در رابطه منجر شود.
تاثیر بر فریب دهنده
دروغ گفتن میتواند تأثیرات منفی نیز بر فردی که دروغ میگوید داشته باشد. این فرد ممکن است دچار احساس گناه، استرس و نگرانی ناشی از کشف دروغ شود. همچنین ممکن است دائماً در ترس از افشا شدن باشد، که این خود به نوبهای به سلامت روانی او آسیب میزند و میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی در رابطه شود.
تصمیمگیری ناقص
پنهان کردن اطلاعات ممکن است باعث شود شریک عاطفی در موقعیتی قرار بگیرد که نتواند تصمیمات درست و آگاهانهای بگیرد، چرا که تمامی اطلاعات لازم را در دسترس ندارد.
چگونه بفهمم شریکم به من دروغ میگوید؟
تغییرات رفتار بدون توضیح
یکی از علائم مهم فریب در رابطه، تغییرات ناگهانی و بدون توضیح در رفتار شریک عاطفی است. مثلا ممکن است شریک شما ناگهان شروع به دیر آمدن به خانه کند یا به طور غیرعادی عصبی و نگران به نظر برسد بدون اینکه دلیل مشخصی ارائه کند.
داستانهای متناقض
وقتی داستانها و توضیحات شریک عاطفیتان با یکدیگر همخوانی ندارند یا جزئیات آنها تغییر میکند، این میتواند نشانهای از دروغ گویی باشد. مثلا ممکن است یکبار بگوید که قرار بوده با دوستانش ملاقات کند و بار دیگر بگوید که در محل کار بوده است.
واکنشهای تدافعی
واکنشهای تدافعی بیش از حد به سوالات بیضرر نیز، میتواند نشانهای از دروغ باشد. اگر شریک عاطفی به سوالات شما با خشونت یا عصبانیت پاسخ میدهد و تلاش میکند شما را متهم کند، این میتواند نشانهای از پنهان کردن حقیقت باشد.
زبان بدن
زبان بدن نیز میتواند علائم دروغگویی را نشان دهد. مثلا عدم تماس چشمی، چرخیدن بدن به سوی دیگر، تکان دادن مداوم دستها یا لمس صورت میتوانند نشانههای احتمالی دروغ باشند.
تغییر الگوهای ارتباطی
وقتی شریک عاطفی شروع به اجتناب از موضوعات خاص میکند یا به طور کلی کمتر با شما صحبت میکند، این میتواند علامتی از وجود دروغ باشد. همچنین ممکن است نسبت به سوالات شما بیاعتنا و سرد رفتار کند.
پاسخهای مردد
پاسخهای مردد و معطلی قبل از پاسخ دادن میتواند نشان دهد که شریک عاطفیتان تلاش میکند حتی در مورد جزئیات کوچک نیز دروغ بگوید. این رفتار معمولاً نشانهایست از تلاش برای ایجاد داستانی منسجم و قابل قبول.
حفاظت شدید از حریم خصوصی
اگر شریک عاطفیتان به تازگی بسیار مراقب تلفنها یا لپتاپ خود است ، این میتواند نشانهای از پنهان کردن چیزی باشد.
سکوت رادیویی
شریک شما گاهی ممکن است بدون دلیل واضح ناپدید شود و شما نمیتوانید به او از طریق تلفن یا پیام دسترسی پیدا کنید. این گونه رفتارها میتواند نشانهای از دروغگویی باشد.
نوسان در صمیمیت
اگر شریک عاطفی شما ناگهان بسیار محبتآمیز و مهربان میشود یا از شما فاصله میگیرد، این میتواند نشانهای از دروغ باشد. نوسانات شدید در رفتارهای عاطفی معمولاً نشاندهنده وجود مسئلهای جدی است.
احساس شهودی که یک جای کار می لنگد
اگر احساس شهودی دارید که شریک عاطفیتان به شما دروغ میگوید، این احساس را نباید نادیده بگیرید. حس ششم یا احساسات شهودی میتواند نشاندهندهی چیزی باشد که هنوز به طور کامل آشکار نشده است.
در نهایت، این علائم ممکن است هر کدام به تنهایی نشاندهنده دروغ نباشند، اما ترکیب چندین از این علائم میتواند نشاندهنده وجود مشکل جدیتری در رابطه باشد. مهم است که با شریک عاطفی خود به صورت باز و صادقانه صحبت کنید و احساسات و نگرانیهای خود را با او در میان بگذارید.
اگر متوجه شوید شریک عاطفیتان، شما را فریب داده است، چه کاری باید انجام دهید؟
بازنگری احساسات خود
زمانی که متوجه میشوید به شما دروغ گفته شده است، احساساتتان ممکن است پیچیده و قوی باشد. مهم است که زمانی را برای بازنگری و پردازش احساسات خود اختصاص دهید. ممکن است احساساتی چون خشم، خیانت، ناراحتی یا عدم اعتماد به نفس به سراغ شما بیاید. با پذیرش این احساسات، میتوانید بهتر تصمیم بگیرید که چگونه با وضعیت مقابله کنید.
اشتراک احساسات خود
با شریک عاطفی خود درباره احساسی که به واسطه فریب او به شما دست داده صحبت کنید. به جای متهم کردن او، از جملات “من احساس میکنم” استفاده کنید تا به او بفهمانید که چگونه رفتار او بر شما تأثیر گذاشته است. به عنوان مثال، به جای گفتن “تو به من خیانت کردی”، بگویید “من احساس کردم به من خیانت شده وقتی متوجه شدم که به من دروغ گفتی”.
تلاش برای درک دیدگاه او
سعی کنید گفتگو را از روی کنجکاوی و تلاش برای فهمیدن دیدگاه طرف مقابل آغاز کنید. بفهمید چرا او دروغ گفته است. گرچه این دلیل رفتار او را توجیه نمیکند، اما میتواند به هر دو نفر شما اطلاعات بیشتری بدهد که تصمیم بگیرید چگونه با مسئله روبرو شوید. اگر شریک عاطفی شما به خاطر ترس از آسیب به احساسات شما دروغ گفته است، میتوانید در مورد راههایی برای ایجاد یک فضای امن برای اشتراک گذاری اطلاعات حساس صحبت کنید.
بازنگری رابطه
بر اساس شدت و تکرار فریب، ممکن است نیاز باشد که رابطه خود را بازنگری کنید و تصمیم بگیرید آیا همچنان میتوانید با او باشید یا خیر. اگر ارزشهای شما به او نزدیک نیست و اعتماد به طور جدی شکسته شده است، ممکن است به این نتیجه برسید که ادامه رابطه برای شما مناسب نیست.
تصمیم برای جدا شدن از شریک عاطفی که به شما دروغ گفته است، یک انتخاب شخصی و پیچیده است. این تصمیم به عوامل مختلفی بستگی دارد:
- شدت فریب: شدت و فراوانی فریب میتواند در تصمیم شما تاثیر بگذارد. دروغهای کوچک و بیضرر ممکن است قابل بخشش باشند، در حالی که فریب های بزرگ و مهم میتوانند اعتماد را به طور جدیتری تضعیف کنند.
- دلایل فریب: فهمیدن دلیل دروغ گفتن شریک عاطفی نیز میتواند به تصمیمگیری شما کمک کند. اگر او به خاطر ترس از آسیب رساندن به احساسات شما یا جلوگیری از ایجاد تنش دروغ گفته است، ممکن است بتوانید با گفتگو و تعیین مرزهای جدید، از این مسئله عبور کنید.
- میزان اعتماد و ارزشها: اگر احساس میکنید که اعتماد شما به شدت شکسته شده و ارزشهای شما و شریک عاطفیتان همخوانی ندارد، شاید باید رابطه را پایان دهید.
تعیین مرزها
اگر تصمیم گرفتید که با شریک عاطفی خود بمانید و روی رابطه کار کنید، مهم است که مرزهای جدید و واضحی تعیین کنید. این میتواند شامل تعیین رفتارهای قابل قبول و غیرقابل قبول، بحث در مورد پیامدهای نقض مرزها و ایجاد انتظارات برای صداقت و شفافیت باشد.
دریافت حمایت
از دوستان، خانواده یا یک مشاور مورد اعتماد کمک بگیرید. صحبت کردن با کسی که به او اعتماد دارید میتواند به شما آرامش و بینش بیشتری بدهد. حمایت اجتماعی میتواند نقش مهمی در عبور از این بحران ایفا کند.
تمرین مراقبت از خود
در این زمان بحرانی، مراقبت از خود را به یک اولویت تبدیل کنید. مشارکت در فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید، گذراندن وقت با عزیزان و مراجعه به مشاور، میتواند به بهبود وضعیت روانی شما کمک کند. مراقبت از خود میتواند به شما کمک کند که با قوت و آرامش از این بحران عبور کنید.
در نهایت، مواجهه با دروغ در رابطه کاری چالشبرانگیز است، اما با بازنگری احساسات، گفتگوهای صادقانه، دریافت حمایت و تمرین مراقبت از خود، میتوانید از این وضعیت گذر کنید و تصمیمات بهتری برای آینده خود بگیرید.
بازسازی اعتماد در رابطه
اولویت دادن به ارتباط باز و صادقانه
برای بازسازی اعتماد در رابطه، مهم است که ارتباطات باز و صادقانه را در اولویت قرار دهید. با شریک عاطفی خود درباره دلایل ایجاد شدن شکاف در اعتماد صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. تمرین صداقت با یکدیگر و کار بر روی ایجاد روشهای جدید ارتباطی که برای هر دو شما احساس امنیت و اعتماد ایجاد کند، بسیار مهم است.
دادن یک فرصت دوباره به شریک عاطفی
برای بازسازی اعتماد، مهم است که به شریک عاطفی خود فرصتی برای معذرتخواهی و جبران بدهید. صبور باشید و اجازه دهید شریک عاطفیتان با تلاشهای صادقانه خود ارتباط را دوباره برقرار کند.
شما باید به شریک عاطفی فرصت بدهید تا دوباره اعتماد شما را به دست آورد. اعتماد از طریق نمایش سازگاری و قابل اعتماد بودن در موارد متعدد ساخته میشود. به شریک عاطفی اجازه دهید با برآورده کردن نیازهای شما در اقدامات کوچک، و به تدریج افزایش نیازها، شایستگی خود را ثابت کند.
صبر کردن
بازسازی اعتماد زمان میبرد و صبر بسیار مهم است. درک کنید که فرآیند بهبود تدریجی است و هر دو نفر ممکن است نیاز به زمان داشته باشند تا اطمینان خود را دوباره بازسازی کنند. همچنان صبور باشید و بر روی ایجاد رابطه بهبود یافته تمرکز کنید.
بازسازی ارتباط احساسی
برای بازسازی اعتماد، تمرکز بر بازسازی صمیمیت احساسی در رابطه نیز مهم است. با هم وقت بگذرانید و در فعالیتهایی شرکت کنید که شما را نزدیکتر میکند. ایجاد ارتباط احساسی مجدد میتواند پایهای قوی برای رشد دوباره اعتماد باشد.
مراجعه به زوج درمانگر
زوج درمانگر میتواند به شما کمک کند تا با پیچیدگیهای وضعیت روبرو شوید و رابطه خود را بازسازی کنید. یک زوج درمانگر متخصص میتواند راهکارها و ابزارهایی برای تقویت ارتباط و بازسازی اعتماد به شما ارائه دهد.
بخشش
بخشش برای بهبود و ترمیم رابطه حیاتی است، اما میتواند به زمان و تلاش نیاز داشته باشد. در نهایت، باید بتوانید شریک عاطفیتان را ببخشید، وگرنه این مسئله به یک زخم باز در رابطه شما تبدیل خواهد شد. احساسات خود را پردازش کنید و به تدریج به سمت بخشش حرکت کنید. اگر شما کسی هستید که اعتماد را شکستهاید، خودتان را نیز ببخشید و با انجام اقدامات متفاوت در آینده، اعتماد به نفس خود را بازسازی کنید.
بازسازی اعتماد در رابطه کاری زمانبر و چالشبرانگیز است، اما با رعایت این استراتژیها میتوانید پایههای یک رابطه قویتر و صادقانهتر را بنا کنید.
منابع
- Warneken F, Orlins E. Children tell white lies to make others feel better. Br J Dev Psychol. 2015;33(3):259-270. doi:10.1111/bjdp.12083
- Verigin BL, Meijer EH, Bogaard G, Vrij A. Lie prevalence, lie characteristics, and strategies of self-reported good liars. PLoS One. 2019;14(12):e0225566. doi:10.1371/journal.pone.0225566
- Dew JP, Saxey MT, Mettmann A. Money lies and extramarital ties: Predicting separate and joint occurrences of financial deception and extramarital infidelity. Front Psychol. 2022;13:1038169. doi:10.3389/fpsyg.2022.1038169
- Reid CA, Shoemaker HL, Wallace DM. Do relationship- and self-oriented deceptions impact the effect of attitude alignment on attraction? J Psychol. 2021;155(5):505-521. doi:10.1080/00223980.2021.1918046
-
Rokach A, Chan SH. Love and infidelity: Causes and consequences. Int J Environ Res Public Health. 2023;20(5):3904. doi:10.3390/ijerph20053904