جستجو
Close this search box.
جستجو

راهکارهای ناهمخوانی شناختی در فرزندان مهاجر

راهبری هویت دوفرهنگی

فهرست مطالب

عباراتی مانند “نمی‌توانم خانواده‌ام را ناامید کنم”، “نمی‌خواهم پدر و مادرم را ناامید کنم”، “پدر و مادرم زندگی‌شان را برای من فدا کرده‌اند، این حداقل کاری است که می‌توانم برایشان انجام دهم” و “نمی‌خواهم خانواده‌ی بزرگان خانواده بخاطر اعمال من قضاوتی علیه والدینم داشته باشند” بسیار رایج است. این‌ها داستان‌هایی هستند که در اتاق مشاوره هنگام کار با مهاجران و فرزندان مهاجران که در حال یافتن هویت دوفرهنگی خود هستند می‌شنویم.

بسیاری از فرزندان نسل اول مهاجرین می گویند چقدر ناامیدی والدینشان از تصمیم‌هایی که قصد دارند بگیرند اما ممکن است والدینشان آن را تأیید نکنند، بر آن‌ها سنگینی می‌کند. حتی فکر کردن به این تصمیم‌ها برای آن‌ها غیرقابل تصور است. آن‌ها احساس می‌کنند که ناچارند همواره بین ناراحتی ناشی از انجام آنچه می‌خواهند (به قیمت ناامیدی والدینشان) و انجام آنچه والدینشان می‌خواهند (به قیمت فدا کردن اراده شخصی خودشان) یکی را انتخاب کنند. بعد از درک این که هیچ‌کدام از این گزینه‌ها ایده‌آل نیستند، تقریباً همیشه می‌گویند که انتخاب خود به معنی انتخاب احساس گناه و شرمساری عظیمی است که می‌دانند به دنبال خواهد داشت.

ناهمخوانی شناختی و تجربه مهاجران

موانع در برقراری ارتباط

برای درک و مقابله با نارضایتی‌های حاصل از انتظارات والدین از مهاجرت، ابتدا باید بفهمیم چرا این موضوع چنین ناراحتی ذهنی ایجاد می‌کند. به لحاظ روان‌شناسی، وقتی اعمال، باورها و ارزش‌های ما با هم منطبق نباشند، احساس “ناهمخوانی شناختی” می‌کنیم. به عنوان مثال، اگر صداقت برایتان ارزشمند باشد و سپس به کسی دروغ بگویید، احتمالاً احساس ناراحتی خواهید کرد زیرا اعمال شما با ارزش‌هایتان سازگار نیست. اگر این اتفاق یک بار بیفتد، ممکن است فکر کنید “اگر صداقت خوب است و دروغ بد، پس من کار بدی کردم.” اما اگر به طور مداوم کارهایی انجام دهید که با ارزش‌ها یا باورهایتان مطابقت ندارند، داستانی که به خودتان می‌گویید به “اگر صداقت خوب است و دروغ بد، پس من فرد بدی هستم” تبدیل می‌شود.

عوامل مؤثر بر ناهمخوانی شناختی

  • اهمیت ارزش: آیا صداقت یک ارزش اساسی است یا چیز کم‌اهمیت‌تری؟
  • درجه ناسازگاری: آیا دروغ کوچکی گفته‌اید یا اعتماد کسی را به طور جبران‌ناپذیربه هم زده‌اید؟
  • پیامدهای اعمالتان: آیا کسی شاهد این رفتار بوده و اکنون فکر می‌کند که شما فرد بدی هستید؟

ناهمخوانی شناختی در زمینه مهاجرت

ناهمخوانی شناختی متأسفانه تجربه‌ای شایع برای بسیاری از مهاجران است، زیرا طبیعت مهاجرت به این معناست که اغلب باید ارزش‌های متناقض کشور مبدأ و کشور مقصد را با هم ترکیب کنید. ارزش‌های فرهنگی هنجارهای اجتماعی را شکل می‌دهند و اگر خانواده‌ی شما ارزش‌های مشابهی با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید داشته باشند، احتمالاً برای شما راحت‌تر خواهد بود که این ارزش‌ها را حفظ کنید و از هنجارهای اجتماعی پیروی کنید.

به عنوان مثال، هنجار فردگرایانه در کانادا که جوانان حدود سن 18 سالگی خانه والدین را ترک می‌کنند تا به دانشگاه یا کالج بروند، به این معنا است که برای بیشتر جوانان کانادایی غیرمهاجر جدایی از والدین قابل قبول و معمول است. نه تنها جامعه به این جوانان می‌گوید که این کار عادی است، بلکه والدینشان نیز این پیام را می‌دهند. این پیام واحد غالباً منجر به تصمیم‌گیری‌های مطمئن و احساس اطمینان به خود می‌شود.

ادامه مطلب
پیدا کردن دوستان جدید پس از مهاجرت: راهنمای جامع

بیایید مقایسه کنیم که تجربه فرزندان نسل اول یا دوم مهاجرانی که اخیراً از کشورهای جمع‌گرایانه به کانادا مهاجرت کرده‌اند، چگونه است. در این کشورها معمولا هنجار به این صورت است که در خانه خانواده زندگی می‌کنند تا زمان ازدواج. بنابراین، در حالی که جامعه کانادایی به این جوانان می‌گوید که حرکت کردن به منظور تحصیل از خانه عادی است، والدین و فرهنگ خانه‌شان اغلب این پیام را تأیید نمی‌کنند. این پیام‌های متناقض منجر به شک و تردید درونی، اضطراب، سردرگمی و احساس خودمتفاوت‌پنداری می‌شود. اگر فرد در این موقعیت بخواهد برای تحصیل از خانه خارج شود، حالت ناهمخوانی شناختی ایجاد می‌شود و ممکن است به این باور برسد که “اگر من می‌خواهم کاری انجام دهم که والدینم آن را غلط می‌دانند، پس آدم بدی هستم.”

مقایسه بین جوامع فردگرا و جمع‌گرا

ارزش‌های فرهنگی به شکل قابل‌توجهی هنجارهای اجتماعی و رفتارهای ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. در جوامع فردگرا مانند کانادا و آمریکا، تأکید بر استقلال فردی و خودمختاری است. به عنوان مثال، ترک خانه والدین در سن ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل یکی از هنجارهای رایج است. این ارزش‌ها هم توسط جامعه و هم توسط والدین تأیید می‌شوند که موجب احساس اعتماد به نفس و تصمیم‌گیری مستقل در جوانان می‌شود.

در مقابل، جوامع جمع‌گرا مانند بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی بر همبستگی خانواده و اجتماع تأکید می‌کنند. در این جوامع، افراد معمولاً تا زمان ازدواج در خانه والدین زندگی می‌کنند و تصمیمات خود را با توجه به منافع خانواده می‌گیرند. این تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند موجب تعارض بین نسل‌ها در خانواده‌های مهاجر شود.

پیام‌های متناقض و تأثیرات آن‌ها بر خودپنداره

تضادهای فرهنگی بین کشور مبدأ و کشور مقصد، پیام‌های متناقضی برای فرزندان مهاجران ایجاد می‌کند. از یک سو، جامعه‌ی جدید آن‌ها را به اتخاذ ارزش‌های فردگرا مانند استقلال و خودمختاری تشویق می‌کند. از سوی دیگر، والدین و فرهنگ اصلی آن‌ها بر ارزش‌های جمع‌گرا مانند همبستگی خانواده و اطاعت تأکید دارند. این تضاد ممکن است باعث سردرگمی و نارضایتی ذهنی عمیقی شود.

برای مثال، فرزندی که با ارزش‌های فردگرا بزرگ می‌شود اما والدین جمع‌گرایی دارد، ممکن است احساس کند که اگر تصمیمی بگیرد که با انتظارات والدینش هماهنگ نباشد، فرد بدی است. این تضاد و احساس گناه می‌تواند خودپنداره افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آن‌ها را از رسیدن به هویت دوفرهنگی متعادل باز دارد.

استراتژی‌هایی برای کاهش ناهمخوانی شناختی

مراحل وابستگی متقابل بین فرزندان جوان مهاجرین و والدین آنها

انتظارات والدین از مهاجرت و ارزش‌های فرهنگی متعدد می‌توانند موجب ناهمخوانی شناختی شوند. برای کاهش این احساس ناخوشایند، می‌توانید یا ارزش‌ها و باورهایتان را تغییر دهید تا با رفتارهایتان بهتر همخوانی داشته باشند، یا رفتارهایتان را تغییر دهید تا با ارزش‌ها و باورهایتان بیشتر هماهنگ شوند.

اولین قدم در این فرآیند، درک این نکته است که چه چیزی برای شما ارزشمند است و چرا این ارزش‌ها برای شما مهم هستند. این امر به شما کمک می‌کند تا از تناقض‌های درونی‌تان کاسته و به تعادل روانی برسید.

درک و ترکیب ارزش‌های شخصی

برای افرادی که از دو مجموعه ارزش‌های فرهنگی تأثیر می‌گیرند، مهم است که بفهمند کدام ارزش‌ها از هر فرهنگ را می‌خواهند در سیستم ارزشی شخصی خود ترکیب کنند. این همان تعریف ایجاد هویت دوفرهنگی است. اجبار به پذیرش یا رد کامل هر فرهنگ به هیچ وجه ممکن است واقع‌بینانه نباشد.

ادامه مطلب
چالش های هویتی در مهاجرین: بررسی جامع و راهکارها

درک این که ممکن است ارزش‌های شما با والدینتان تفاوت داشته باشند یا مشابه نباشند به شما کمک می‌کند تا بهتر بتوانید زندگی را بر مبنای ارزش‌های خود پیش ببرید.

اجرای متفاوت ارزش‌های مشترک

ممکن است متوجه شوید که شما و والدینتان ارزش‌های مشابهی دارید اما راه‌های متفاوتی برای زندگی کردن بر اساس این ارزش‌ها انتخاب کرده‌اید. به عنوان مثال، شاید والدین شما ارزش خانواده را با صرف تمامی وقت آزادشان با اعضای خانواده نشان دهند، در حالی که شما ممکن است این ارزش را با ارائه حمایت عاطفی به خانواده و حضور در مواقع سخت به نمایش بگذارید. هر کدام از این روش‌ها معتبر و ارزشمند هستند، فقط متفاوتند.

یادگیری از نو و فراموشی باورهای درونی

با احساسات همدلی، صبر و درک نسبت به خود، باید باورهای درونی شده‌ای را که به شما می‌گویند فرد بدی هستید فقط به این دلیل که ارزش‌هایتان را به شکلی متفاوت از والدینتان زندگی می‌کنید، از نو بیاموزید و فراموش کنید. همیشه مهم است که بدانید انتخاب خود به این معنا نیست که دیگر به خانواده اهمیت نمی‌دهید.

باید به یاد داشته باشید که والدین شما قرار نیست نقش مخالف داستان شما را داشته باشند، ولی آن‌ها نویسنده‌ی داستان شما نیستند.

سؤالاتی برای تأمل بر خود

چالش‌ها و راهکارها برای فرزندان مهاجرین

آیا خواستن چیزهای متفاوت، شما را به فردی بد تبدیل می‌کند؟

یکی از چالش‌های اساسی در مواجهه با انتظارات والدین از مهاجرت این است که احساس می‌کنید اگر چیزی متفاوت از آنچه والدینتان می‌خواهند را بخواهید، ممکن است فرد بدی باشید. مهم است که بدانیم داشتن خواسته‌های متفاوت الزماً به معنی بد بودن نیست. این تفاوت‌ها می‌تواند فرصت رشد و درک بیشتر باشد.

هزینه حفظ یک رابطه ‘خوب’ با والدین

گاهی برای حفظ رابطه‌ای خوب با والدین، نیازها و خواسته‌های شخصی خود را نادیده می‌گیریم. باید بررسی کنیم که چگونه این کار بر زندگی‌مان تأثیر می‌گذارد. چه قسمت‌هایی از خود را باید پنهان کنیم تا رابطه خوبی با والدینمان داشته باشیم؟ آیا این هزینه‌ای که می‌پردازیم، ارزش دارد؟

پایداری در نادیده گرفتن نیازهای شخصی

نادیده گرفتن نیازهای شخصی برای مدت طولانی می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و ناراحتی عمیق شود. تصور کنید اگر زندگی‌تان در پنج سال آینده همچنان با همین الگوی فعلی ادامه داشته باشد، چقدر دردناک خواهد بود؟ آیا می‌توانید این میزان از ناراحتی را برای طولانی مدت تحمل کنید؟

مقایسه نحوه زندگی بر اساس ارزش‌ها

می‌توانید یک ارزش مشخصی که با والدینتان مشترک دارید را در نظر بگیرید و ببینید چگونه هر یک از شما این ارزش را در زندگی‌تان به نمایش می‌گذارید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا تفاوت‌ها و نحوه اجرای ارزش‌ها را بهتر درک کنید و به این نتیجه برسید که هر دو راه معتبر و قابل احترام هستند.

ارزشگذاری چیزهای متفاوت از والدین

فکر کنید چه چیزهایی برای شما ارزشمند است که والدینتان شاید به آن‌ها اعتقادی نداشته باشند. چرا این چیزها برای شما مهم هستند؟ آیا می‌توانید تصور کنید که به این چیزها دیگر اهمیتی ندهید؟ این تفکر می‌تواند به شما کمک کند تا دریابید چقدر این ارزش‌ها برایتان حیاتی هستند و چقدر می‌توانید با انتخاب‌های خود هماهنگ باشید.

ادامه مطلب
درک خودتحریکی (Stimming) در ADHD

نتیجه‌گیری

در نهایت، درک و پذیرش هویت دوفرهنگی فرآیندی پیچیده و چالش‌برانگیز است. این فرآیند شامل تلفیق ارزش‌ها و باورهای مختلف از دو فرهنگ متفاوت و مدیریت انتظارات والدین از مهاجرت است. مهاجران و فرزندانشان با چالش‌های منحصر به فردی روبرو هستند که یافتن تعادل میان هویت فرهنگی و انتظارات والدین را دشوار می‌سازد. اما با تلاش برای درک ارزش‌های شخصی و انتخاب‌های هوشمندانه می‌توان به این هدف دست یافت.

هنگامی که خودتان را انتخاب می‌کنید، در واقع دارید خانواده‌تان را نیز انتخاب می‌کنید. آن‌ها زندگیشان را برای ایجاد فرصتی بهتر برای شما فدا کرده‌اند و اولین و اساسی‌ترین هدف آن‌ها خوشبختی و پیشرفت شماست. انتخاب زندگی بر اساس ارزش‌ها و خواسته‌های شخصی به معنای نادیده گرفتن خانواده نیست، بلکه به معنای احترام و قدردانی از تلاش‌ها و انتظارات آن‌ها به طریقی است که با شما هماهنگی دارد.

شما می‌توانید راهی را پیدا کنید که هم ارزش‌های خودتان و هم ارزش‌های والدینتان را رعایت کند، و این بهترین راه برای احترام به تمامی جنبه‌های زندگی و هویت فرهنگی شما خواهد بود.

منابع

به این نوشته امتیاز دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *