بدرفتاری و خشونت خانگی یکی از معضلات جدی جامعه است که میتواند تأثیرات مخربی بر زندگی افراد داشته باشد. اگرچه در گذشته تصور میشد که بدرفتاری همیشه در یک چرخه مشخص و قابل پیشبینی رخ میدهد، امروزه میدانیم که این موضوع پیچیدهتر از آن است. بدرفتاری میتواند به اشکال مختلف و در زمانهای غیرقابل پیشبینی اتفاق بیفتد. درک این پیچیدگیها و شناخت عوامل مؤثر در بروز خشونت، گام مهمی در جهت پیشگیری و مقابله با آن است.
طبیعت تکراری خشونت
انتقال نسلبهنسل بدرفتاری
خشونت خانگی میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. کودکانی که در محیطهای خشونتآمیز بزرگ میشوند، ممکن است این رفتارها را در بزرگسالی تکرار کنند. برای مثال، فردی که در کودکی شاهد خشونت والدین بوده، ممکن است ناخودآگاه این الگوها را در روابط خود تکرار کند. این چرخه میتواند با آگاهی، آموزش و درمان شکسته شود.
تروما و تحریکهای کودکی
تجربیات تروماتیک دوران کودکی میتوانند در بزرگسالی به صورت تحریکهای غیرمنتظره بروز کنند. برای مثال، والدینی که در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند، ممکن است در مواجهه با استرس یا تعارض، به طور ناخودآگاه رفتارهای مشابهی را نسبت به فرزندان خود انجام دهند. شناخت این تحریکها و یادگیری روشهای سالم مقابله با آنها میتواند به شکستن چرخه بدرفتاری کمک کند.
درک موقعیتهای اجتماعی
افرادی که در کودکی تجربه بدرفتاری داشتهاند، ممکن است در درک و تفسیر موقعیتهای اجتماعی دچار مشکل شوند. آنها ممکن است به سرعت به نتیجهگیریهای منفی برسند یا نسبت به نیات دیگران بدبین باشند. این امر میتواند منجر به مشکلات در روابط و حتی تکرار الگوهای خشونت شود. آموزش مهارتهای اجتماعی و شناختی میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند.
عوامل مستعدکننده خشونت
قرارگیری در معرض خشونت خانوادگی در اوایل زندگی
مواجهه با خشونت خانوادگی در دوران کودکی یکی از مهمترین عوامل خطر برای تکرار این رفتارها در بزرگسالی است. کودکانی که شاهد خشونت بین والدین خود هستند، ممکن است این رفتارها را به عنوان روشی طبیعی برای حل مشکلات یاد بگیرند. برای مثال، پسری که پدرش را در حال بدرفتاری با مادرش میبیند، ممکن است در آینده همین رفتارها را نسبت به همسر خود تکرار کند.
ارتباط با رفتارهای جنایی
تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی مرتکب جرایم شوند. این ارتباط میتواند ناشی از آسیبهای روانی، عدم توانایی در کنترل خشم، یا نداشتن مهارتهای لازم برای حل مسالمتآمیز مشکلات باشد. برای مثال، نوجوانی که در کودکی مورد آزار قرار گرفته، ممکن است در بزرگسالی به سمت رفتارهای خشونتآمیز یا جرایم خیابانی کشیده شود.
مراحل چرخه بدرفتاری
ایجاد تنش
در این مرحله، تنش در رابطه شروع به افزایش میکند. فرد بدرفتار ممکن است عصبی، بیقرار یا تحریکپذیر شود. قربانی معمولاً سعی میکند با آرام کردن شریک خود یا اجتناب از تعارض، از بروز خشونت جلوگیری کند. برای مثال، همسری که متوجه تغییر خلق و خوی شریک خود میشود، ممکن است سعی کند با انجام کارهای خانه یا مراقبت بیشتر از فرزندان، از بروز درگیری جلوگیری کند.
حادثه
در این مرحله، خشونت یا بدرفتاری واقعی رخ میدهد. این میتواند شامل خشونت فیزیکی، عاطفی، یا جنسی باشد. برای مثال، فرد بدرفتار ممکن است شروع به فریاد زدن، تهدید کردن، یا حتی ضرب و شتم فیزیکی کند. قربانی در این مرحله معمولاً احساس ترس، ناامیدی و درماندگی میکند.
دوره “ماه عسل”
پس از حادثه، فرد بدرفتار ممکن است ابراز پشیمانی کند و قول دهد که رفتارش را تغییر خواهد داد. او ممکن است با هدیه دادن، ابراز محبت زیاد، یا قولهای بزرگ سعی در جلب بخشش قربانی داشته باشد. برای مثال، شوهری که همسرش را کتک زده، ممکن است روز بعد با یک دسته گل بزرگ به خانه بیاید و قول دهد که دیگر هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
آرامش
در این مرحله، رابطه به ظاهر به حالت عادی برمیگردد. خشونت متوقف میشود و فرد بدرفتار ممکن است تلاش کند تا نشان دهد که واقعاً تغییر کرده است. برای مثال، او ممکن است بیشتر در کارهای خانه کمک کند یا زمان بیشتری را با خانواده بگذراند. متأسفانه، این دوره آرامش معمولاً موقتی است و چرخه ممکن است دوباره از سر گرفته شود.
عوامل خطر خشونت خانگی
تجربه بدرفتاری در کودکی
افرادی که در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی مرتکب خشونت خانگی شوند. این میتواند ناشی از یادگیری رفتارهای خشونتآمیز به عنوان راهی برای حل مشکلات باشد. برای مثال، مردی که در کودکی شاهد خشونت پدرش علیه مادرش بوده، ممکن است ناخودآگاه همین الگو را در رابطه خود تکرار کند.
مصرف مواد مخدر
مصرف الکل و مواد مخدر میتواند خطر بروز خشونت خانگی را افزایش دهد. این مواد میتوانند کنترل فرد بر رفتارهایش را کاهش داده و منجر به تصمیمگیریهای نادرست شوند. برای مثال، فردی که تحت تأثیر الکل است، ممکن است نسبت به همسر خود پرخاشگر شده و دست به خشونت بزند.
سن جوان
افراد جوانتر، به دلیل کمتجربگی در روابط و مهارتهای ضعیفتر در مدیریت تعارض، ممکن است بیشتر در معرض خطر ارتکاب خشونت خانگی باشند. برای مثال، یک زوج جوان ممکن است در مواجهه با اولین مشکلات جدی زندگی مشترک، به جای گفتگو و حل مسئله، به خشونت متوسل شوند.
سطح پایین تحصیلات
تحصیلات پایین میتواند با افزایش خطر خشونت خانگی مرتبط باشد. این میتواند ناشی از محدودیت در مهارتهای ارتباطی، حل مسئله و مدیریت استرس باشد. برای مثال، فردی با تحصیلات پایین ممکن است در بیان احساسات و نیازهای خود مشکل داشته باشد و به جای آن، به خشونت روی آورد.
بیماریهای روانی
برخی اختلالات روانی میتوانند خطر بروز خشونت خانگی را افزایش دهند. برای مثال، افرادی که از اختلال شخصیت مرزی یا اختلال دوقطبی رنج میبرند، ممکن است در کنترل خشم و تکانههای خود مشکل داشته باشند. یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در مواجهه با احساس طرد شدن، به شدت واکنش نشان داده و دست به رفتارهای خشونتآمیز بزند.
انزوای اجتماعی
انزوای اجتماعی میتواند خطر خشونت خانگی را افزایش دهد. افرادی که شبکه حمایتی قوی ندارند، ممکن است در مواجهه با مشکلات، گزینههای کمتری برای کمک و حمایت داشته باشند. برای مثال، زنی که در شهری غریب زندگی میکند و ارتباط چندانی با خانواده و دوستان ندارد، ممکن است در صورت تجربه خشونت خانگی، احساس کند گزینهای جز ماندن در رابطه ندارد.
درآمد پایین خانوادگی
فقر و مشکلات مالی میتوانند استرس زیادی را بر روابط تحمیل کنند و خطر بروز خشونت را افزایش دهند. برای مثال، زوجی که مدام درگیر مشکلات مالی هستند، ممکن است بیشتر با یکدیگر درگیر شوند و این تنشها میتواند به خشونت منجر شود.
پیشگیری از خشونت
نقش خدمات اجتماعی
خدمات اجتماعی میتوانند نقش مهمی در پیشگیری از خشونت خانگی و کمک به قربانیان داشته باشند. این خدمات میتوانند شامل مشاوره روانشناختی، خدمات حقوقی، پناهگاههای امن و برنامههای توانمندسازی باشند. برای مثال، یک مرکز خدمات اجتماعی میتواند به زنی که قربانی خشونت خانگی است کمک کند تا از رابطه خشونتآمیز خارج شود، مشاوره دریافت کند و مهارتهای لازم برای زندگی مستقل را بیاموزد.
اهمیت نظام حمایتی اجتماعی
داشتن یک شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده میتواند نقش مهمی در پیشگیری از خشونت خانگی داشته باشد. این شبکه میتواند منبعی برای حمایت عاطفی، مشاوره و کمک عملی در مواقع بحرانی باشد. برای مثال، فردی که دوستان نزدیکی دارد، میتواند در صورت مواجهه با خشونت، از آنها کمک بخواهد یا حتی به طور موقت نزد آنها پناه بگیرد.
منابع برای بهبود و بهبودی
سازمانهای ارائهدهنده کمک
سازمانهای متعددی وجود دارند که خدمات تخصصی برای قربانیان خشونت خانگی ارائه میدهند. این خدمات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- خطوط تلفن اضطراری ۲۴ ساعته برای مشاوره و راهنمایی
- پناهگاههای امن برای اسکان موقت
- خدمات حقوقی برای کمک در زمینه طلاق، حضانت فرزندان و دستورات حفاظتی
- مشاوره روانشناختی فردی و گروهی
- برنامههای توانمندسازی اقتصادی
گروههای حمایت
گروههای حمایت میتوانند نقش مهمی در فرآیند بهبودی قربانیان خشونت خانگی داشته باشند. این گروهها فضایی امن برای به اشتراک گذاشتن تجربیات، دریافت حمایت عاطفی و یادگیری از تجربیات دیگران فراهم میکنند. برخی از مزایای شرکت در گروههای حمایت عبارتند از:
- کاهش احساس انزوا و تنهایی
- یادگیری استراتژیهای جدید برای مقابله با مشکلات
- افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس
- دریافت اطلاعات در مورد منابع و خدمات موجود
نتیجهگیری
شکستن چرخه خشونت خانگی امکانپذیر است، اما نیازمند تلاش، آگاهی و حمایت است. قدم اول، شناخت الگوهای خشونت و پذیرش نیاز به تغییر است. با دریافت کمکهای تخصصی مانند مشاوره و درمان، افراد میتوانند الگوهای ناسالم را شناسایی کرده و راههای سالمتری برای ارتباط و حل مشکلات بیاموزند.
درمان و یادگیری مکانیسمهای مقابلهای سالم نقش حیاتی در بهبودی و پیشگیری از تکرار خشونت دارند. این میتواند شامل موارد زیر باشد:
- درمان شناختی-رفتاری برای مدیریت افکار و رفتارهای ناکارآمد
- درمان EMDR برای پردازش تروماهای گذشته
- یادگیری تکنیکهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن و تنفس عمیق
- تقویت مهارتهای ارتباطی و حل مسئله
- ایجاد شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده
در نهایت، باید به یاد داشت که شکستن چرخه خشونت و بهبودی از آثار آن، فرآیندی تدریجی است که نیازمند صبر، پشتکار و حمایت است. با دسترسی به منابع مناسب، درمان تخصصی و حمایت اجتماعی، افراد میتوانند از این چرخه خارج شده و زندگی سالم و عاری از خشونتی را برای خود و عزیزانشان بسازند.
منابع
-
- Malory Plummer, A. Cossins (2018). The Cycle of Abuse: When Victims Become Offenders. Trauma, Violence, & Abuse.
- S. Madigan, C. Cyr, Rachel Eirich, R. Fearon, C. Zeanah, P. Tarabulsy (2019). Testing the cycle of maltreatment hypothesis: Meta-analytic evidence of the intergenerational transmission of child maltreatment. Development and Psychopathology.
- Marisa V. Cervantes, Jennifer Sherman (2019). Falling for the Ones That Were Abusive: Cycles of Victimization in Low-Income Women. Journal of Interpersonal Violence.
- Emilia L. Mielke, C. Neukel, A. Fuchs, K. Hillmann, R. Reschke (2020). The Cycle of Abuse: Emotional Availability in Non-resilient Mothers with Early Life Maltreatment. Psychopathology.
- E. Underwood (2015). Social Sciences: Measuring child abuse’s legacy. Science.