جستجو
Close this search box.
جستجو

هم وابستگی (codependency)

فهرست مطالب

هم وابستگی (codependency)، که اغلب به عنوان “اعتیاد به رابطه” شناخته می‌شود، وضعیتی احساسی و رفتاری است که توانایی فرد را در توسعه‌ی رابطه‌ای سالم و متقابل و رضایت‌بخش مختل می‌کند. این وضعیت می‌تواند ناامیدکننده و مخرب باشد، اما راه‌هایی وجود دارد که می‌توانید با یادگیری آنها از وابستگی عاطفی خود جلوگیری کنید.

اصطلاح “هم وابستگی” (codependency)، برای اولین بار برای توصیف شریک زندگی فردی که اعتیاد داشت به کار می رفت. این افراد با رفتارهای ناسالم خود، با فردی که دچار اعتیاد است، به نوعی به ادامه اعتیاد او کمک و آن را تقویت می‌کردند. اما با گذشت زمان، این مفهوم گسترش یافته و امروز شامل افرادی می‌شود که در روابط یک‌طرفه، مخرب یا آسیب‌زننده باقی می‌مانند. این افراد معمولاً دارای تمایلی شدید برای “مورد نیاز بودن” هستند و تلاش‌های آنها برای نجات، حمایت و کمک به عزیزانشان به نوعی اشتباه و ناسالم است و اغلب سبب وابستگی بیشتر طرف مقابل به خودشان می‌شود. این میل به وابسته کردن دیگران به خود، عامل اصلی بسیاری از مشکلات در روابط آنها است.

هم وابستگی (codependency) می تواند در روابط مختلفی ظاهر شود. یکی از نشانه‌های بارز آن میل شدید به وابسته کردن دیگران به خود است. این میل منجر به رفتارهای ناسالمی می‌شود که اعتماد به نفس و استقلال شخصی را مختل می‌کند.

نشانه‌های هم وابستگی (codependency)

مراحل وابستگی متقابل بین فرزندان جوان مهاجرین و والدین آنها

میل به وابسته کردن دیگران به خود

افرادی که دچار هم وابستگی (codependency) هستند، به ظاهر نیت‌ خوبی دارند. آنها می‌خواهند به اعضای خانواده‌ و عزیزان خود که دچار مشکلی هستند، کمک کنند. اما تلاش‌های آنها به شکلی وسواس گونه و ناسالم می‌شود. این میل به وابسته کردن دیگران به خود، به آنها احساس رضایت می‌دهد، البته به شرطی که این تلاش ها نیز به رسمیت شناخته شود. برای مثال، آنها ممکن است ترجیح دهند که همیشه در موقعیتی باشند که دیگران به آنها نیاز داشته باشند.

احساس گیر افتادن و خشم

این افراد ممکن است احساس کنند که در رابطه ای ناسالم گرفتار شده اند. کار هایی که برای بهبود شرایط انجام میدهند، اغلب نتیجه معکوس می‌دهد و به دنبال آن احساس ناتوانی می کنند، اما قادر نیستند از رابطه جدا شوند یا شیوه‌ی تعاملات خود را تغییر دهند. این احساسات معمولاً ناشی از تمرکز بیش از حد بر نیازهای دیگران و نادیده گرفتن نیازهای خودشان است.

وخامت روابط

روابطی که تحت تأثیر هم وابستگی (codependency) هستند، به مرور زمان خراب می‌شوند. این روابط غالباً سرشار از اضطراب، ناامیدی و ترحم هستند. به عنوان مثال، فرد وابسته ممکن است دائم نگران باشد که آیا تلاش‌هایش به اندازه کافی مورد تقدیر قرار می‌گیرد یا نه، و این نگرانی‌ها می‌تواند به تضعیف رابطه منجر شود.

هم وابستگی (codependency) در روابط مختلف

برای برخی افراد، روابط هم وابسته (codependent) به یک امر عادی تبدیل می‌شود. آنها ممکن است به دنبال دوستی‌ها یا روابط عاشقانه‌ای بگردند که در آن نقش قربانی‌ و فردی فداکار را به عهده بگیرند و نتیجه آن، این است که تمام وقت خود را صرف مراقبت از دیگران می‌کنند و توجهی به خواسته ها و نیاز های خود نمی کنند.

مثال‌هایی از هم وابستگی (codependency)

روابط والدین و فرزندان

در رابطه والدین و فرزند، هم وابستگی (codependency) می‌تواند به صورت‌های مختلفی ظاهر شود:

  • انجام همه کارها برای فرزندی که باید مستقل باشد.
  • حمایت مالی از فرزند بالغ جهت ارضا احساس معنادار بودن یا ارزشمند بودن
  • عدم اجازه به فرزند بالغ برای انجام کارها به تنهایی.
  • نادیده گرفتن مسئولیت‌ها و روابط دیگر خود در جهت ارضا تقاضاهای والدین.
  • پرهیز از صحبت درباره مشکلات در روابط خانوادگی یا رفتارهای نادرست.

روابط عاشقانه

در روابط عاشقانه نیز هم وابستگی (codependency) می‌تواند به رفتارهای مختلفی منجر شود:

  • سرمایه‌گذاری بیش از حد انرژی و زمان برای مراقبت از شریک عاطفی که مشکل اعتیاد به الکل یا مواد مخدر دارد.
  • سرپوش گذاشتن یا معذرت‌خواهی کردن برای رفتار بد شریک زندگی.
  • نادیده گرفتن خودمراقبتی، کار یا روابط دیگر برای مراقبت از شریک زندگی.
  • عدم اجازه به شریک زندگی برای پذیرش مسئولیت‌های خود.
  • عدم اجازه به شریک زندگی برای حفظ استقلال خود.
ادامه مطلب
شباهت‌ها و تفاوت‌های بین اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال نقص توجه بیش‌فعالی (ADHD)

چرا هم وابستگی (codependency) رخ می‌دهد

رفتار آموخته شده

هم وابستگی (codependency) معمولاً از طریق مشاهده و تقلید از سایر اعضای خانواده‌ای که چنین رفتاری را نشان می‌دهند، آموخته می‌شود. این رفتار از یک نسل به نسل دیگر منتقل می‌شود. کودکی که در خانواده‌ای با والدین وابسته زندگی کرده است، معمولاً این الگوهای رفتاری را در بزرگسالی تکرار می‌کند. میل به وابسته کردن دیگران به خود، نتیجه این رفتارهای آموخته شده است.

خانواده‌های ناسالم

هم وابستگی (codependency) در خانواده‌های ناسالم شکل می‌گیرد، جایی که اعضای خانواده اغلب تجربه‌هایی از قبیل خشم، درد، ترس یا شرم را انکار یا نادیده می‌گیرند. مسائل اساسی که به این ناهنجاری می‌انجامد می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • اعتیاد به مواد مخدر، الکل، کار، غذا، روابط جنسی یا قمار.
  • سوءاستفاده‌های جسمی، عاطفی یا جنسی.
  • بیماری‌های مزمن جسمی یا بیماری‌های روانی.

مشکلات در خانواده معمولاً هرگز به چالش کشیده نمی‌شوند. افراد هم وابسته معمولاً مشکلات را مطرح نمی‌کنند. اعضای خانواده احساسات خود را سرکوب می‌کنند و نیازهای خود را نادیده می‌گیرند تا به فردی که دچار مشکل است کمک کنند.

در خانواده‌های ناسالم، تمام انرژی و توجه به فردی که مشکل دارد، معطوف می‌شود. فرد هم وابسته معمولاً تمام نیازهای خود را قربانی می‌کند تا به عضوی از خانواده که مشکل دارد کمک کند. این افراد غالباً پیامدهای اجتماعی، احساسی و جسمی را تجربه می‌کنند زیرا سلامتی، رفاه و امنیت خود را نادیده می‌گیرند. میل به وابسته کردن دیگران به خود و ترک کردن نیازهای خود در این فرآیند نقش مهمی دارد.

عدم اعتماد

افرادی که دچار هم وابستگی (codependency) هستند، اغلب دچار مشکل در اعتماد به خود یا دیگران هستند. این بی‌اعتمادی می‌تواند باعث شود که آنها مدام به دنبال تأیید و تصدیق دیگران بگردند و میل به وابسته کردن دیگران به خود را تقویت کند.

ترس از ترک شدن

ترس از ترک شدن یا تنها ماندن نیز یکی از عوامل عمده در هم وابستگی (codependency) است. این افراد معمولاً برای جلوگیری از تنها ماندن، به طور افراطی وقت و انرژی خود را صرف نگه داشتن روابط مشکل‌دار می‌کنند.

نیاز به کنترل

میل به وابسته کردن دیگران به خود اغلب با نیاز به کنترل آن‌ها هم همراه است. این افراد ممکن است تلاش کنند رفتارها و تصمیمات دیگران را به گونه‌ای مدیریت کنند که کنترل بر رابطه حفظ شود.

خشم مزمن و دروغگویی

افراد وابسته عاطفی ممکن است به دلیل نارضایتی از موقعیت‌های غیرمطلوب، دچار خشم مزمن شوند و برای پوشاندن احساسات واقعی خود از دروغگویی استفاده کنند. این رفتارها به تثبیت میل به وابسته کردن دیگران به خود کمک می‌کند.

ارتباط ضعیف

مشکل در برقرار کردن ارتباط مؤثر، یکی دیگر از ویژگی‌های افراد هم وابسته است. این افراد ممکن است در بیان نیازها و احساسات خود مشکل داشته باشند و ترجیح دهند که نیازهای دیگران را اولویت قرار دهند.

ضعف در صمیمی شدن

هم وابستگی (codependency) معمولاً با ضعف در صمیمی شدن با دیگران همراه است. این افراد ممکن است توانایی برقراری روابط نزدیک و صمیمی را نداشته باشند زیرا از آسیب‌پذیری می‌ترسند.

نیاز به تایید

یکی از انگیزه‌های اصلی در هم وابستگی (codependency)، نیاز مداوم به تایید و شناسایی توسط دیگران است. افراد هم وابسته ممکن است به عدم توجه و قدردانی از تلاش‌های خود بسیار حساس باشند.

دیگر علل

بسیاری از افراد هم وابسته، صفاتی مانند نیاز به انجام مسیولیت ها بیشتر از سهم خود، تمایل به اشتباه گرفتن عشق با ترحم و احساس مسئولیت بیش از حد برای اعمال دیگران را در خود پرورش می‌دهند. این ویژگی‌ها می‌توانند از وضعیت‌های خانوادگی ناسالم، روابط گذشته یا فشارهای اجتماعی نشأت بگیرند.

شناسایی روابط هم وابسته‌

هم وابستگی (codependency)

با پاسخ دادن به سؤالات زیر، می‌توانید میل به وابسته کردن دیگران به خود را شناسایی کنید و الگوهای رفتاری ناسالم را مورد بررسی قرار دهید:

  • آیا احساس می‌کنید وظیفه دارید به دیگران کمک کنید؟
  • آیا تلاش می‌کنید وقایع و رفتار دیگران را کنترل کنید؟
  • آیا از خودتان شرمنده هستید؟
  • آیا از طریق احساس گناه، اجبار، تهدید، مشاوره دادن، یا تسلط بر دیگران سعی در کنترل افراد و رویدادها دارید؟
  • آیا برای طلب کمک از دیگران مشکل دارید؟
  • آیا احساس می‌کنید مجبور به حل مشکلات دیگران می‌شوید؟
  • آیا اغلب احساسات واقعی خود را پنهان می‌کنید؟
  • آیا از گفتگوی باز در مورد مشکلات اجتناب می‌کنید؟
  • آیا افکار و احساسات دردناک را از آگاهی خود دور می‌کنید؟
  • آیا خودتان را دایما سرزنش می‌کنید؟
ادامه مطلب
مراقبت از فرزندان پس از مهاجرت: چالش ها و راهکارها

اگر به بسیاری از این سؤالات پاسخ مثبت دادید، ممکن است نشانه‌هایی از الگوهای هم وابسته‌ در روابط خود مشاهده کنید. شناسایی این الگوها اولین گام در یادگیری نحوه‌ متوقف کردن میل به وابسته کردن دیگران به خود است.

شناسایی الگوهای رفتاری

برای شناسایی دقیق‌تر روابط هم وابسته‌، باید الگوهای رفتاری خود و دیگران را مورد بررسی قرار دهید. برخی از ویژگی‌هایی که ممکن است نشان دهنده وابستگی عاطفی باشند عبارتند از:

  • تلاش برای کنترل امور و افراد بر اساس ضوابط شخصی.
  • پنهان کردن احساسات واقعی، به ویژه احساسات منفی.
  • پرهیز از بحث درباره مشکلات در روابط.
  • احساس بی‌مسئولیتی نسبت به مشکلات و نیازهای خود.
  • تلاش برای حفظ روابط حتی زمانی که سالم نیستند.

شناسایی این الگوها می‌تواند شما را به سمت تغییر رفتارهای ناسالم و ایجاد روابط سالم‌تر و متقابل ترغیب کند. با آگاهی از این الگوها، می‌توانید شانس خود را برای ایجاد تغییرات مثبت افزایش دهید و میل به وابسته کردن دیگران به خود را کاهش دهید.

چگونه از هم وابستگی (codependency) رهایی یابیم

هم وابستگی (codependency)

درک روابط سالم

برای خارج شدن از الگوهای هم وابستگی (codependency)، باید ابتدا بفهمید که یک رابطه سالم چگونه به نظر می‌رسد. نشانه‌های یک رابطه سالم شامل اختصاص زمان به یکدیگر، حفظ استقلال، صداقت و باز بودن، نشان دادن محبت و داشتن تعادل و تساوی در رابطه است. از این رو، میل به وابسته کردن دیگران به خود در این نوع روابط به حداقل می‌رسد.

حفظ مرزهای سالم

افرادی که دارای روابط خوب هستند، همدیگر را حمایت می‌کنند اما به حریم‌های یکدیگر نیز احترام می‌گذارند. مرزها حد و حدودی هستند که مشخص می‌کنند چه چیزی در رابطه قابل قبول و چه چیزی غیرقابل قبول است. فکر کنید که چه چیزهایی برای شما قابل قبول است و با در نظر گرفتن آنها، به نیازهای طرف مقابل گوش دهید، اما اجازه ندهید مشکلات او زندگی شما را تسخیر کند. رد کردن درخواست‌هایی که مرزهای شما را در رابطه زیر پا می گذارد، مورد تمرین قرار دهید. میل به وابسته کردن دیگران به خود را با تعیین و محکم کردن مرزهای خود، متوقف کنید.

مراقبت از خود

افرادی که در روابط  هم وابسته هستند، معمولاً اعتماد به نفس پایینی دارند. برای توقف هم وابستگی، باید از ارزش های خود شروع کنید. بیشتر درباره چیزهایی که شما را خوشحال می‌کنند و زندگی که می‌خواهید داشته باشید، بیاموزید. زمانی را برای انجام کارهایی که دوست دارید اختصاص دهید. روی غلبه بر گفتگوی منفی با خود کار کنید و افکار خودسرزنشگری را با تفکرات مثبت و واقع‌بینانه جایگزین کنید. همچنین مطمئن باشید که برای سلامتی خود غذا، استراحت و خودمراقبتی لازم را دریافت می‌کنید تا سلامت روانی و جسمی خود را تقویت کنید.

تغییرات محیطی

برخی افراد از طریق تغییرات محیطی می‌توانند از هم وابستگی رهایی یابند. برای مثال، وقتی شریک زندگی آنها بهبود می‌یابد یا شغل جدیدی پیدا می‌کنند، میل به وابسته کردن دیگران به خود کاهش می‌یابد. این تغییرات می‌تواند باعث ایجاد فرصتی برای بررسی مجدد روابط و ایجاد تغییرات مثبت شود.

روان درمانی

هم وابستگی (codependency) معمولاً نیاز به روان درمانی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که چندین نوع درمان می‌تواند در بهبود کیفیت زندگی افراد و یادگیری نحوه مهار میل به وابسته کردن دیگران به خود مؤثر باشد.

درمان گروهی

درمان گروهی می‌توانند برای افراد هم وابسته مفید باشند. پویایی گروه به افراد فرصت می‌دهد تا روابط سالم‌تر را در یک فضای مناسب تجربه کنند. درمان گروهی اغلب شامل ارائه بازخورد مثبت و رو به رو کردن افراد با نتایج اقداماتشان است.

ادامه مطلب
تعارضات بین فردی: چالش‌ها و راهکارها

روش‌های درمان گروهی ممکن است متفاوت باشد. برخی شامل آموزش استراتژی‌های خاص ساختمان مهارت از طریق درمان شناختی-رفتاری هستند. سایر گروه‌های هم وابستگی از مدل ۱۲ مرحله‌ای پیروی می‌کنند. اهداف ممکن است شامل افزایش خودآگاهی، اعتماد به نفس و ابراز احساسات باشد.

خانواده درمانی

هدف خانواده درمانی اصلاح دینامیک ناسالم خانوادگی است. افراد خانواده یاد می‌گیرند چطور الگوهای ناسالم را شناسایی کرده و روابطشان را بهبود بخشند. بهبود یکپارچگی خانواده از اهداف اصلی درمان خانوادگی است. مسائل ناشناخته در خانواده ممکن است در درمان به بحث گذاشته شوند. گاهی اوقات، تغییر در فرد (مثل غلبه بر اعتیاد یا تشویق به استقلال بیشتر) می‌تواند کل دینامیک خانواده را تغییر دهد.

روان درمانی شناختی-رفتاری

روان درمانی شناختی-رفتاری می‌تواند به شناسایی افکار ناسالم که به الگوهای رابطه‌ای ناسالم منجر می شود، کمک کند. برای مثال، فردی که فکر می‌کند، “نمی‌توانم تنهایی را تحمل کنم”، به احتمال زیاد برای حفظ رابطه حتی وقتی که سالم نیست، زیاد تلاش می‌کند. جلسات درمانی ممکن است بر یادگیری تحمل احساسات ناخوشایند و تغییر افکار غیرمنطقی تمرکز داشته باشد.

هدف احتمالاً ایجاد تغییرات رفتاری مثبت و اجازه دادن به فرد دیگر برای پذیرش مسئولیت‌های شخصی بیشتر است. درمان ممکن است به گذشته فرد نیز بپردازد چون اکثر افراد هم وابسته، الگوهای روابطی را تکرار می‌کنند که در کودکی در آن بوده اند.

منابع

  1. Ançel G, Kabakçi E. Psychometric properties of the Turkish form of Codependency Assessment ToolArchives of Psychiatric Nursing. 2009;23(6):441-453. doi:10.1016/j.apnu.2008.10.004.
  2. Yates JG, Mcdaniel JL. Are you losing yourself in codependency? The American Journal of Nursing. 1994;94(4):32. doi:10.2307/3464716.
  3. Bacon, I., McKay, E. A., Reynolds, F., & McIntyre, A. (2018). The Lived Experience of Codependency: an Interpretative Phenomenological Analysis. International Journal of Mental Health and Addiction, 16, 722-737.
  4. Bortolon, C. B., Signor, L., Moreira, T. C., Figueiró, L. R., Benchaya, M. C., Machado, C., Ferigolo, M., & Barros, H. M. (2016). Family functioning and health issues associated with codependency in families of drug users. Ciencia & saude coletiva, 21(1), 101-107.
  5. Giannouli, V., & Ivanova, D. (2016). Codependency in mothers of addicted persons: Cross-cultural differences between Greece and Bulgaria. European Psychiatry, 33, S694-S695.
  6. Diotaiuti, P., Mancone, S., Corrado, S., De Risio, A., Cavicchiolo, E., Girelli, L., & Chirico, A. (2022). Internet addiction in young adults: The role of impulsivity and codependency. Frontiers in Psychiatry, 13, 893861.
  7. Vederhus, J., Kristensen, Ø., & Timko, C. (2019). How do psychological characteristics of family members affected by substance use influence quality of life? Quality of Life Research, 28, 2161-2170.
  8. Nordgren, J., Richert, T., Svensson, B., & Johnson, B. (2020). Say No and Close the Door? Codependency Troubles among Parents of Adult Children with Drug Problems in Sweden. Journal of Family Issues, 41(7), 944-967.
  9. Sarkar, S., Mattoo, S., Basu, D., & Gupta, J. (2015). Codependence in spouses of alcohol and opioid dependent men. International Journal of Culture and Mental Health, 8(1), 13-21.
  10. Bortolon, C. B., Moreira, T. C., Signor, L., Guahyba, B. L., Figueiró, L. R., Ferigolo, M., & Barros, H. M. (2017). Six-Month Outcomes of a Randomized, Motivational Tele-intervention for Change in the Codependent Behavior of Family Members of Drug Users. Substance Use & Misuse, 52(2), 164-174.
  11. Zielinski, M., Bradshaw, S. D., Mullet, N., Hawkins, L. G., Shumway, S. T., & Chavez, M. S. (2019). Codependency and Prefrontal Cortex Functioning: Preliminary Examination of Substance Use Disorder Impacted Family Members. The American Journal on Addictions, 28(5), 367-371.
  12. Chang, S. H. (2018). Testing a model of codependency for college students in Taiwan based on Bowen’s concept of differentiation. International Journal of Psychology, 53(2), 107-116.
به این نوشته امتیاز دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تهیه شده توسط تیم تحقیق و توسعه سامانه باور