شناخت نیاز به کمک و تصمیم به انجام اقداماتی برای بهبود خودتان، قدمهای ارزشمندی هستند. اما اگر مشاهده کنید که یکی از نزدیکان شما، مثلاً همسرتان، نیاز به درمان و مراجعه به یک متخصص سلامت روان دارد، ترغیب عزیزانتان به درمان سخت تر است. هنگامی که نشانههایی را میبینید که همسرتان نیاز به درمان و مراجعه به یک متخصص سلامت روان دارد، آنچه میگویید و چگونه میگویید تفاوت بزرگی ایجاد میکند.
گفتن اینکه شریک عاطفی شما باید به درمان برود میتواند سخت باشد. شما میخواهید پیام خود را به شکلی دلسوزانه منتقل کنید، اما همچنین باید به او بفهمانید که اقدام به درمان چقدر مهم است. در ادامه، نحوه بیان احساسات و ترغیب همسرتان به ملاقات با یک درمانگر، آنچه باید بگویید و آنچه نباید بگویید و همچنین کارهایی که باید انجام دهید اگر همسرتان از دریافت کمک امتناع کرد، بحث خواهد شد.
آیا همسرتان میتواند از درمان سود ببرد؟
درمان فردی
همه ما در طول زندگی با چالشهای روزمره مواجه میشویم، از استرسهای کاری گرفته تا مشکلات خانوادگی. اما تفاوت بین این چالشها و نیاز به مداخله حرفهای چیست؟
علائم ممکن است شامل احساسات فزایندهی اضطراب و ناتوانی در مدیریت آن به روشهای معمول باشد. وقتی این موضوعات فراتر از توان فرد برای مقابله و مدیریتشان میروند، ممکن است زمان آن باشد که به دنبال کمک حرفهای باشیم.
نشانههایی که نشان میدهد همسرتان ممکن است نیاز به مراجعه به یک درمانگر داشته باشد شامل اختلال در خواب، احساس فزاینده اضطراب، ناتوانی در مشارکت در رابطه، و تغییرات خلق و خو است که غالباً و به شکلی قابل توجه رخ میدهند.
سایر نشانهها عبارتند از:
- افسردگی مزمن یا ابراز احساسات ناامیدی
- استرس مداوم
- صحبت کردن در مورد خودکشی یا روشهای مرگ
- نوسانات شدید خلق و خو
- تجربه مجدد تروماهای گذشته
- انزوای اجتماعی یا اجتناب از رابطه که باعث میشود حفظ روابط دشوار شود
- افزایش یا کاهش چشمگیر در اشتها
- احساس بیحسی و نداشتن علاقه به هیچ چیز
- افزایش استفاده از مواد به عنوان راهی برای مقابله، اجتناب، یا نادیده گرفتن احساسات دشوار
- اختلال در عملکرد در محل کار، خانه یا مدرسه
اگر همسرتان این گونه علائم را نشان میدهد، ممکن است نیاز به مداخله یک متخصص داشته باشد. این مشکلات بیشتر از یک روز یا دو روز تا هفتهها و ماهها ادامه دارند و بر کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارند.
دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است کسی به دنبال درمان برود. این دلایل میتواند شامل مشکلات خاص کاری، مسائل خانوادگی یا تروماهای گذشته باشد. درمان میتواند با ارائه یک فضای امن و بدون قضاوت، به فرد کمک کند تا این مشکلات را بررسی کرده و راهحلهای سازندهای پیدا کند.
به عنوان مثال، یک کارمند ممکن است ناخوشایندیهای کاری زیادی داشته باشد و قادر به مدیریت استرس شغلی خود نباشد. یا یک فرد ممکن است با مسائل مالی خانواده یا تربیت فرزندان روبرو شود. در این مواقع، درمان میتواند راههایی برای مدیریت و کنار آمدن با این مشکلات ارائه دهد.
زوج درمانی
اختلاف نظر با همسرتان به معنای نیاز به درمان نیست؛ دعواهای زناشویی امری طبیعی است. اما اگر مشاهده کنید که مشاجرات شما به نبردهای واقعی منجر میشود یا تعداد دفعاتشان افزایش مییابد، زوج درمانی ممکن است کمککننده باشد.
در بسیاری از موارد، مشکلات در یک رابطه به دلیل نبود ارتباط مؤثر یا سوءتفاهمات بوجود میآیند. زوجها میتوانند از درمان بهرهمند شوند تا روابط خود را بهبود بخشند. زوج درمانی میتواند به شرکا کمک کند تا مهارتهای ارتباطی بهتری کسب کرده و تفاوتهای خود را بهتر درک کنند.
زوج درمانی روحیه مسئولیتپذیری مشترک در حفظ سلامت رابطه را تقویت میکند. در زوج درمانی مساله به عنوان “اشتباه” یا “مشکل” یکی از افراد رابطه دیده نمی شود. پیشنهاد زوج درمانی میتواند احساس شماتتی را که همسرتان در درمان فردی ممکن است تجربه کند، کاهش دهد.
پیشنهاد میشود که زوج درمانی به عنوان یک راهحل برای مشکلات مداوم در رابطه در نظر گرفته شود. این نوع درمان میتواند به بهبود سلامت روانی هر دو طرف کمک کند و در نتیجه به پایدارتر شدن رابطه انجامد.
نکاتی برای پیشنهاد درمان به همسرتان
بررسی انگیزه خود
مشاهده اینکه همسرتان نیاز به کمک دارد یک چیز است؛ دانستن نحوه گفتن این که نیاز به کمک دارد داستان کاملاً متفاوتی است. هنگامی که می خواهید به همسر خود موضوع حساسی مثل این مساله را مطرح کنید، نه تنها مهم است که چه چیزی بگویید، بلکه چگونه گفتن به او هم اهمیت دارد.
وقتی قصد دارید پیشنهاد کنید که همسرتان به درمان برود، اولین گام بررسی انگیزههای خودتان است. از خودتان بپرسید که آیا این تصمیم از نگرانی واقعی برای رفاه همسرتان نشأت میگیرد یا دلایلی خودخواهانه دارید. آیا واقعاً میخواهید که او کمک مورد نیازش را دریافت کند یا فقط میخواهید که رفتاری که شما را آزار میدهد، متوقف شود؟ شناخت انگیزههای خود بر نحوه گفتگوی شما تاثیرگذار است.
پیشنهاد از جایگاه عشق و مراقبت
بهترین روش برای گفتن به همسرتان که میخواهید او به درمان برود این است که از جایگاه عشق و مراقبت، نه قضاوت یا سرزنش، صحبت کنید.
زمان و مکان مناسب برای گفتگو
موفقیت گفتگوی شما بستگی بسیاری به زمان و مکان آن دارد. صحبت در زمان آرامش و به دور از تنش بهترین زمان است. برخی از نکات مهم شامل موارد زیر است:
- زمان مناسب: صحبت کردن با همسرتان در زمانی که هر دوی شما آرام هستید میتواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد. صحبت وسط یک مشاجره یا زمانی که همسرتان مضطرب یا تحت فشار است، احتمالاً به نتایج مثبت نخواهد انجامید.
- مکان مناسب: مطرح کردن نیاز به درمان در مکانهای عمومی میتواند شریک شما را خجالتزده یا ناراحت کند. گفتگو باید در مکانی خصوصی باشد که بتوانید نگرانیهای خود را به وضوح بیان کنید، احساسات همسرتان را تایید کنید و بدون مزاحمت روی بحث متمرکز شوید.
انتخاب دقیق کلمات
شیوه بیان احساسات و نگرانیهای خود اهمیت زیادی دارد. برای جلوگیری از ایجاد حس تدفاعی در همسرتان، از جملات با «من» استفاده کنید تا دیدگاههایتان را بیان کنید. جملاتی مانند «من نگرانم که…» یا «من مشاهده کردهام که…» میتواند به انتقال پیام شما به شکلی غیرتهاجمی کمک کند.
اجتناب از اولتیماتوم
علاوه بر این، اطمینان حاصل کنید که توصیهتان برای درمان از جایگاه قدرت یا تهدید به ترک و جدایی نیاید. اگر تصمیم گرفتید به همسرتان پیشنهاد بدهید که به درمان بروند، نباید او را مجبور کنید یا به او «دستور» دهید که باید این کار را انجام دهند.
استفاده از زبان دلسوزانه
بگویید: «من تو را دوست دارم و واقعاً میخواهم رابطهمان بهتر شود. فکر میکنم صحبت در مورد اضطرابهای مداومت با یک درمانگر میتواند نه تنها به مشکلات شخصیات کمک کند بلکه برای رابطه ما نیز مفید باشد. نظرت در این باره چیست؟»
سنجش افکار همسرتان در مورد درمان
راه دیگر برای انجام این گفتگو، پرسیدن اینکه آیا همسرتان خودش هم به درمان به عنوان یک روش برای بهبودی فکر کرده است یا نه. برای انجام این کار، بگویید: «آیا تا به حال به صحبت با یک درمانگر فکر کردهای؟ آن ها میتوانند به مدیریت دقیق این نوع از اضطراب کمک کنند.»
چه باید کرد اگر همسرتان از دریافت درمان امتناع کند؟
دلایل امتناع را درک کنید
حتی اگر شما با بهترین و دلسوزانهترین رویکرد تلاش کرده باشید تا همسرتان را به درمان ترغیب کنید، ممکن است همچنان نتیجه ندهد. این موضوع میتواند به دلایل مختلفی از جمله احساس انگ (stigma) درونی نسبت به سلامت روان، عقیده به اینکه صحبت با شما یا یکی دیگر از عزیزان کافی است، یا فقط نخواستن یا آماده نبودن باشد.
دریافت حمایت اضافی
قرار گرفتن شما در موقعیت تنها ارایه کننده حمایت روانی و احساسی به همسرتان میتواند خسته کننده باشد. بنابراین لازم است از سایرین مثل دوستان و اعضای خانواده برای خود و همسرتان کمک بگیرید.
در نظر گرفتن مراقبت از خود و مرزها
اگر همسرتان از رفتن به درمان، دریافت حمایت اضافی یا هر گونه کاری برای بهبود پس از چندین گفتگو امتناع میکند، باید در نظر بگیرید که چه چیزی برای شما بهتر است.
بعد از همه تلاشها، اگر همسرتان از دریافت خدمات درمانی امتناع کرد، به یاد داشته باشید که نمیتوانید و حق ندارید رفتار دیگران را کنترل کنید. فکر کنید که مسائل سلامت روان آنها چطور روی شما تأثیر میگذارد و مرزهای مناسب برای خودتان با همسرتان تعیین کنید و مراقبت از خود را در اولویت بگذارید.
ارزیابی رابطه
صادق باشید با همسرتان. بگذارید او بداند چه چیزی در رابطه شما قابل قبول است و چه چیزی نه. اگرچه او آزاد است تصمیم بگیرد که به درمانگر مراجعه نکند یا خیر، این بدان معنا نیست که شما باید رفتارهای مشکلساز را تحمل کنید. اگر رفتارهای همسرتان موجب آشفتگی عمدهای میشود و او همچنان از رفتن به درمان حتی پس از چندین بار درخواست شما امتناع میکنند، مهم است که از خود بپرسید که آیا این رابطه در شکل فعلیاش قابل تحمل است یا نه.
منابع
- Ardito, R. B., & Rabellino, D. (2011). Therapeutic alliance and outcome of psychotherapy: historical excursus, measurements, and prospects for research. Frontiers in psychology, 2, 270. https://doi.org/10.3389/fpsyg.2011.00270
- Bedi, R., Davis, M., & Williams, M. (2005). Critical incidents in the formation of the therapeutic alliance from the client’s perspective. Psychotherapy: Theory, Research, Practice, Training, 42(3), 311–323.
- Binder, P. E., Holgersen, H., & Nielsen, G. H. (2010). What is a “good outcome” in psychotherapy? A qualitative exploration of former patients’ point of view. Psychotherapy research : journal of the Society for Psychotherapy Research, 20(3), 285–294. https://doi.org/10.1080/10503300903376338
- Bischof, G., Bischof, A., & Rumpf, H. J. (2021). Motivational Interviewing: An Evidence-Based Approach for Use in Medical Practice. Deutsches Arzteblatt international, 118(7), 109–115. https://doi.org/10.3238/arztebl.m2021.0014
- Loneck, B., Garrett, J. A., & Banks, S. M. (1996). A comparison of the Johnson Intervention with four other methods of referral to outpatient treatment. The American journal of drug and alcohol abuse, 22(2), 233–246. https://doi.org/10.3109/00952999609001656